


وبینار اقدام
برگزار شده
وبینار اقدام
برگزار شده
توضیحات
رضا با یک سطل به رودخانه رفت تا مقداری آب برای پختوپز به چادر خود بیاورد. وقتی به چادر خود برگشت، با تعجب متوجه شد که سطل آب خالی است. به نظر میرسید که سطل سوراخ است و آب از سطل میریزد. با خودش فکر کرد: «من هنوز هم به آب احتیاج دارم، قرار نیست همیشه آب از این سطل بیرون بریزد.» بنابراین دوباره سطل را برداشت و به سمت رودخانه رفت. این بار، سعی کرد که سطل را تا لبه آن پر کند. سپس، با خوشبینی قابلتوجهی، به چادر خود برگشت.
وقتی به چادر خود رسید، دوباره سطل خالی بود. آهی کشید: «ایبابا!» من به آب احتیاج دارم؛ بنابراین او سطل را برداشت و دوباره به رودخانه رفت.
گفتیم این یک داستان واقعی است؟ خب راستش را بخواهید من فقط یکی دو تغییر جزئی در داستان ایجاد کردم.
این داستان درواقع درباره یک جوان روستایی و یا گردشگر سادهدل و بیخبر نیست که مدام به رودخانه میرود تا یک سطل آب سوراخ را پر کند. این داستان درباره همه ما صدق میکند. همه ما مرتباً ذهن خود را پر از ایدهها و تصمیمهای خوب برای زندگی میکنیم، اما موقع عمل که میرسد انگار ذهن ما خالی است و هیچ کاری نمیکنیم. ما در زمان پر کردن سطل ذهن خود یعنی ایدهپردازی و برنامهریزی، بسیار موفق عمل میکنیم، اما به نظر میرسد این سطل، یعنی ذهن ما سوراخ است. چون عملاً اقدامی انجام نمیدهیم. وقتی به زمان اجرای ایدهها و برنامهها میرسیم هیچ کاری نمیکنیم.
چه میتوان کرد؟
وبیناری برای اقدام
این وبینار درباره اقدام است. در این وبینار سعی میکن به شما کمک کنم تعداد بیشتری از ایدهها و تصمیمهای خود را عملی کنید.
ضعف اقدام
به تعدادی از قولهایی که اخیراً به خود دادهاید یا برنامهریزیهایی که کردهاید و به آنها عمل نکردهاید فکر کنید:
- از فردا حتماً شروع به ورزشکردن میکنم. وزن زیاد، هم روی سلامتی من تأثیر دارد و هم روی ارتباطات من. واقعاً اصلاً دوست ندارم دیگر خودم را اینطور ببینم. حتماً از فردا ورزش میکنم. من تا سه ماه دیگر لاغرتر میشوم.
- تازه از یک سمینار انگیزشی برگشتهاید. عجب سمینار خوبی بود. چقدر مطالب خوبی یاد گرفتم. زندگی من از امروز تغییر خواهد کرد. من دیگر آن آدم سابق نیستم. من از امروز با انجام همین کارهای ساده میتوانم خیلی زود شرایط خودم را تغییر دهم.
- بازهم شب امتحان شد و من برای امتحان آماده نیستم. از ترم تحصیلی بعد هر جلسه بعد از کلاس، یک دور مطالب را مرور میکنم تا یادم بماند. دیگر نمیگذارم خواندن درس به شب امتحان موکول شود. کافی است هر هفته کمی از درسها را بخوانم تا همه رویهم تلنبار نشوند.
- من باید وقت گذراندن در اینستاگرام و یا بازی کردن با کامپیوتر را کم کنم. وقت زیادی از من تلف میکند. باید بیشتر به فکر بهبود و یادگیری خودم باشم. باید بیشتر برای سلامتی و رشد خودم وقت بگذارم. از این به بعد بازی کامپیوتری و سرگرم شدن در اینستاگرام را فقط روزی نیمساعت بیشتر انجام نمیدهم و بقیه وقتم را به مطالعه و یادگیری میپردازم
- ...
حالا صادقانه به این سؤال جواب دهید:
از بین همه قولهایی که به خودتان دادهاید و برنامهریزیهایی که کردهاید به چندتای آنّها واقعاً عمل کردهاید؟
اگر تعداد قولهایی که به خودتان دادهاید از قولهایی که به آنها عمل کردهاید خیلی بیشتر است، نگران نباشید شما تنها نیستید.
تصمیمگیری و برنامهریزی و بعد عمل نکردن به آن، یکی از واقعیات زندگی است. ما معمولاً به برنامهها و یا تصمیمهای خود عمل نمیکنیم و یا خیلی جدی شروع میکنیم اما آن را ادامه نمیدهیم.
معمولاً خیلی کم پیش میآید، که ما در انجام کاری که تصمیم گرفته و برنامهریزی کردهایم تداوم داشته باشیم.
تصمیم میگیریم وزن کم کنیم، زبان جدیدی یاد بگیریم، کسبوکار خود را راه بیندازیم، بیشتر مطالعه کنیم، ورزش کنیم، وقت بیشتری با خانواده خود بگذرانیم و ...
دقیقاً میدانیم چه باید کنیم و چهکاری برای ما مفید است اما آن کار را انجام نمیدهیم.
به این موضوع میخندیم اما این موضوع واقعاً خندهدار نیست. مخصوصاً اگر بدانیم چه هزینههایی بر ما تحمیل میکند.
مثلاً تعداد قابلتوجهی از بیماران را در نظر بگیرید، که بعد از عملهای سنگین مثل عمل قلب توصیههای پزشکان را بهمرور به دست فراموشی میسپارند.
اکثریت قابلتوجه کسانی که رژیم کاهش وزن را شروع میکنند، اما هرگز آن را به پایان نمیرسانند.
میلیونها نفری که تصمیم میگیرند سیگار را ترک کنند، اما بازهم به سیگار کشیدن خود ادامه میدهند.
خطر اقدام نکردن فقط به موارد سلامتی محدود نمیشود. اقدام نکردن خطرات بیشتری نسبت به آنچه در مورد سلامتی نوشتیم برای ما دارد. این مشکل همه جنبههای زندگی ما را دچار آسیب میکند. مانع دستیابی ما به اهداف شخصی، شغلی و اجتماعیمان میشود. به روابط ما آسیب میزند. ایجاد استرس و اضطراب میکند و در برخی موارد عزتنفس، اعتبار و آبروی ما را زیر سؤال میبرد.
اقدام نکردن باعث میشود ما از آنچه بهواسطه هوش و توانایی خود، قابلیت دسترسی به آن را داریم محروم بمانیم.






