تبلیغات مهم‌ترین و روشن‌ترین راه افزایش فروش است. ما بنا داریم با دانستن روش‌های درست تبلیغات و مدیریت کسب و کار و البته با تلاش پیوسته و خستگی ناپذیر تغییر اساسی در کار و زندگی خود بوجود بیاوریم و در اینجا وعده‌های بی‌اساس و انگیزشی صرف نخواهیم داد. در واقع هیچ کس یک شبه پولدار نمی‌شود.

چرا که اساسا بزرگان کارآفرین و آدم‌های موفق در کسب و کار معتقد هستند که نبوغ ترکیبی است از چیزی حدود ده درصد هوش و ذکاوت و حدود ۹۰ درصد تلاش و پیگیری، البته در جای درست و در زمان مناسب.
در یک فیلم دیالوگی را شنیدم که بعد از سال‌ها هیچگاه آنرا فراموش نکردم، یک خانم جوان که از فشار مشکلات زندگی رنج می‌برد و تاب و توان خودش را از دست داده بود با یکی از دوستانش درد دل می‌کرد، (که البته بیشتر مشکلاتی که داشت ریشه مالی و اقتصادی داشتند) پس از گله و شکایت از زمین و زمان، دوستش به او گفت خاطره‌ای از پدرم دارم که تمایل دارم برایت بیان کنم.
پدرم ظاهرا وقتی من بدنیا آمدم دیوانه‌وار به من علاقه‌مند شده و عاشق من بوده و این عشق تا آخر عمرش ادامه داشت و همین دوست داشتن بی‌حد و مرز من توسط پدرم باعث سرخوردگی مادرم و اختلاف اساسی با پدرم شده بود (شاید ناخواسته و پنهان) که نهایتا باعث جدایی آن‌ها شد.
پدرم ماهیگیر بود و اغلب اوقات من رو با خودش به ماهیگیری می‌برد ولی ما هیچگاه زندگی مرفه و با اسایشی را تجربه نکردیم و پدرم حتی یکبار هم به اندازه نیازمان موفق به صید ماهی نشد و من تا سال‌ها پس از مرگ او و با توجه به دیگر اتفاقات زندگی او باور داشتم که پدرم در کسب و کارش شانس و اقبال نداشته است.
ولی بعدها متوجه شدم پدرم جایی به ماهیگیری می‌رفت که اساسا در آن محل ماهی وجود نداشت، بجز تعداد انگشت شماری که هر بار احتمالا از آنجا عبور می‌کردند، در تور ماهیگیری پدر من گرفتار می‌شدند.
این دیالوگ و داستان که احتمالا از ذهن خلاق نویسنده کتاب یا فیلمنامه تراوش کرده به خواننده کتاب و بیننده فیلم می‌گوید اگر در جای اشتباه کارهای حتی درست، انجام بدهی به نتیجه دلخواهت نخواهی رسید.

 هدف از این همایش آموزش عملی به کسانی است که پی برده‌اند که کلید واژه هر موفقیتی آموزش است و اگر ما مسیر درست رسیدن به هدف‌مان را ندانیم با تلاش بیشتر، در واقع از هدف‌مان دورتر می‌شویم چرا که ممکن است حتی در مسیر خلاف مسیر و نقطه مورد نظرمان حرکت کنیم.