


مجموعه وبینارهای «تعلیم و تربیت هنری»
برگزار شده
مجموعه وبینارهای «تعلیم و تربیت هنری»
برگزار شده
توضیحات
چرا «تعلیم و تربیت هنری»؟
پارادایم نظری حاکم بر دنیای اندیشه و نظر به طور عام و به تبع آن بر نظامهای تعلیم و تربیت به طور خاص منجر به آن شدهاست که عموما بر بعد شناختی تاکید شود و سایر ابعاد وجودی انسان نادیده گرفته شده یا مورد کمتوجهی قرار گیرد. به وضوح آشکار است که در بعد شناختی هم عموما بر حقانیت معرفت عقلانی، تجربی و منطقی تاکید میشود؛ به گونهای که این انحصار و محدودنگری موجب اعتبار مطلق علم به عنوان تنها کانال شناخت و دانستن شدهاست. بدیهی است که به سبب این رویکرد نوع و دامنه تجربیات افراد دچار محدودیت شده و ابعاد دیگر انسان و سایر قابلیتها و فرصتهای او معطل و دست نیافتنی باقی بماند (آیزنر، 1987).
هنر صرفا فراغت است؟
سلطه اندیشههایی مانند آنچه اسپنسر در اوقات فراغتی دیدن علوم انسانی و هنر در آموزش و پرورش دانسته است باعث شده که بر برنامههای علمی و رشد مهارتهای شناختی تاکید بیش از حد شود و قلمروهای دیگر مانند فرهنگ، هنر و زیباییشناسی مورد غفلت یا حداقل بیتوجهی قرار گیرند. چری (2001) در مطلبی اشاره کردهاست که امروزه در بسیاری از مدارس با هنرها چنان برخورد میشود که گویی هنرها در توسعه رفاه فردی و اجتماعی اهمیتی ندارند. ماکسین گرین که به عنوان متخصصی برجسته درباره سواد زیباییشناسی در همه سطوح از جمله تربیت معلم حمایت کرده؛ استدلال میکند که درک کردن، تخیل و تصور کردن امکانهای جدیدِ بودن و عمل، عبارت است از وسعت بخشیدن دامنه آزادی برای فرد و زمانی که افراد کار میکنند تا چشماندازهای جدیدی را به روی یکدیگر بگشایند، ممکن است راههای دگرگون کردن دنیاهای زیسته خودشان را نیز کشف کنند و بیابند.
چرا تعلیم و تربیت هنری کارآمد است؟
آنچه هنر را به موهبتی ویژه در تعلیم و تربیت بدل میسازد، زبان مبتنی بر صور خیالی است. در حالی که زبان علم و فلسفه زبان عبارتها است. هنر انعکاس تجارب هر نسل طبق قواعد و شرایط زمان و مکان، ترجمان زندگی یا بیان زندگیاز نقطه نظر خاصی است و آن تقلید و انعکاس صرف جهان و طبیعت است. آن دسته از نظامهای آموزشی که نگرش و برداشت محدودی به دانشآموزان و یاستعدادهای آنان دارند، عمدتا تلاش خود را محدود و صرف به رشد و آموزش حوزههای شناختی و ذهنی دانشآموزان میکنند و از توجه و پرورش سایر ابعاد وجودی آنان که در تکوین شخصیت متوازن تاثیر بسیاری دارد، عملا باز میمانند. در این میان هنر به راستی دارای نوعی ارزش اخلاقی است؛ هنر ما را از بینشی تخیلی نسبت به دیگران برخوردار میکند و از طریق القای ارزشها و نگرشها، اغلب به شیوههای ظریف و غیرمستیقم تاثیر اخلاقی دارد.
از جمله اهداف ما در مدرسه گفتوگو ذیل دپارتمان تربیت معلم، تغییر نگرش معلمان نسبت به امور مرتبط با تعلیم و تربیت است. هنر جایگاهی رفیع هم در بعد نظری و هم در عمل در تعلیم و تربیت دارد که در روزگار امروز آموزش و پرورش در ایران مورد غفلت اساسی واقع شدهاست. در همین راستا و در مسیر تغییر نگرش و توسعه فکری مربیان، معلمان، فعالان و علاقمندان تعلیم و تربیت بر آن شدیم تا با همراهی و تسهیلگری دکتر بهارک اعظمی؛ عضو هیئت علمی انستیتو مدرسه گفتوگو سلسله جلساتی وبیناری را به این موضوع اختصاص دهیم. در این جلسات از چیستی بحث شروع کرده، تاثیرات هنر در تعلیم و تربیت را برخواهیم شمرد و به عرصههای جزئیتر خواهیم پرداخت. این وبینار نخستین مجموعه این رویدادهای آموزشی خواهد بود که در 5 جلسه 60 تا 75 دقیقهای تنظیم شدهاست.






