



وبینار علیه تربیت: چرا و چگونه تربیت نکنیم؟
برگزار شده
وبینار علیه تربیت: چرا و چگونه تربیت نکنیم؟
برگزار شده
توضیحات
نقطه شروع بحث
ما در نظام تعلیم و تربیت قبل از هر چیزی باید پیشفرضها و انگارههای بنیادین خودمان را در مواجهه با امر تربیت و رابطه آن با فطرت و طبیعت شناسایی کنیم. در واقع اول باید نسبت «تربیت» و «طبیعت» را مشخص کنیم. اینکه آیا تربیت باید تابع طبیعت باشد یا طبیعت تابع تربیت یک اصل است. ما معمولا با پیشفرضهایی با کودک مواجه میشویم که ماهیت و محتوای تربیت را شکل میدهد. از جمله اینکه برخی کودک را مخزنی خالی (Tanker) تلقی میکنند که باید توسط بزرگسالان و یا معلم پر شود و برخی آن را معدنی از استعداد (Thinker) و گنجی از طلا و نقره میدانند که باید از درون کاویده و کشف شود. برخی هم کودک را موجودی پلید و وحشی و درنده میدانند که باید با تنبیه، کنترل و هدایت بیرونی به راه بیاید و برخی هم او را همچون تابلویی سفید و خالی میدانند که باید توسط دیگران نقاشی و طراحی و شکلدهی شود.
اما تصور غالب در جامعه ما این است که والدین سعی میکنند کودک را مطابق خواست و اراده خود تربیت کنند و شکل بدهند. خطا از همین پیشفرضهای نادرست از طبیعت کودک و نوع نگاه به تربیت آغاز میشود. درباره نسبت تربیت با طبیعت از نظر فلسفی و انسانشناسی دو دیدگاه متعارض به نام H&S وجود دارد که مخفف نام هابز و اسپینوزا، دو فیلسوف برجسته است. هابز میگوید طبیعت انسان گرگ است و ما باید با تربیت و تنبیه او را آدم کنیم. اسپینوزا کاملا برعکس میگوید که طبیعت انسان پاک است و ما قرار نیست کاری کنیم بلکه همه تلاش ما باید معطوف به حفظ فطرت پاکی باشد که کودک با خود دارد.
تعلیم و تربیت سلبی و تنزیهی!
بدون تردید خوانش حقیقی در زمانی رخ میدهد که خوانندهی متن از ذهنیت و منیت خویش خرج شود و از سیطرهی عادات و اواهام ذهنی آزاد شود. از این روست که فردریش نیچه همواره هشدار میدهد که باید بر فریب حواس خود پیروز شویم؛ زیرا آنچه را ما میفهمیم فهم آن چیز نیست بلکه حد فهم ما از آن چیز است. در حقیقت هرچه در فهم ما میآید آن مفهوم ماست و نه مفهوم چیزها. پس با این تفسیر میتوان ادعا کرد که هیچکس نمیتواند اشیاء و امور را همانگونه که هستند ببیند و فهم کند. بلکه همواره نوعی خودانگاری از واقعیت وجود دارد.
همواره آموختن به مثابه چیزی از بیرون به درون افزودن معنا شدهاست اما حقیقت آن است که آموختن در تعلیم و تربیت تنزیهی چیزی از خود کاستن است تا چیزی از درون افزوده شود. این معنا را ما نسبت به اصول چرخشی وارونه، همهی پنداشتها و انگاشتههای ما را نسبت به اصول و روشهای آموزش و پرورش دگرگون میکند. تعلیم و تربیت تنزیهی، بازگشت به اصل است، بازگشت از تربیت رسمی و بدلی به تربیت طبیعی و فطری.
همهی مصیبتهای تربیتی از آنجا آغاز میشود که اولیا و مربیان با نیت عاشقانه و دلسوزیهای ناشیانه آستین همت بالا میزنند تا کودکان مستقر در مدار فطرت را به خواست و مصلحت جامعه و مطابق با ذهنیت و سلیقه خود تربیت کنند. آنها بدون توجه به آنچه کودک میتواند بشود، خودخواهانه میکوشند تا او را بر اساس آنچه خودشان دوست دارند پرورش دهند و از همین جاست که انحراف بزرگی به نام اقدام بزرگ در تربیت کودک رخ میدهد؛ یعنی والدین با دستکاری طبیعت کودک او را از مدار طبیعی و فطری خارج میکنند تا در مدار خواستههای خود یا «زندگی نازیسته خود» بار آورند و نام آن را با صراحت و وقاحت تربیت میگذارند.
والدین به جای آنکه در صدد حفظ آنچه کودک دارد باشند در صدد انتقال آنچه خود دارند بر میآیند. آنها قصد میکنند تا آنچه خودشان در کودکی قصد داشتند بشوند و نشدند روی کودکان خود پیاده کنند تا مقاصد سرکوب شدهشان در فرزندانشان تجلی یابد. آنها به جای پروراندن دانههای خود کودک میکوشند تا دانههای بارور نشده در وجود خود را به روح و روان کودک تحمیل کنند. آنها کودک را همانند ابزاری برای حمل خواستههای سرکوب شده خود و زندگی نازیستهشان تلقی میکنند تا به واسطه آن بر دوش کودک خود بایستند و خود را به چیزی برسانند که خود نتوانستند بدان برسند.
والدین و مربیان باید بدانند که آنچه آرزو میکنند تا فرزندانشان یا شاگردانشان در آیندهایدور و دراز بدان دست یابند هم اکنون بی منت و زحمت درون خود دارند و فقط و فقط باید بدان پی برد و آن را آشکار کرد. نیازی نیست از بیرون به آنها چیزی تزریق شود؛ آنچه بیرونی است محرکی بیش برای شکوفان درونیات نیست. آنچه بیرونی است تنها عامل تسهیلکنندهای برای بیرون آمدن درون مایههای فطری است. همه درونمایهها، گنجینهها و سرمایههای تعلیم و تربیت درون کودک به ودیعه نهاده شدهاست و ما تنها کاری که میکنیم روان و دَوَرانکردن این درونمایههاست نه آنکه چیزی از خود به کودک بیافزایند.
مخاطبین
- مربیان، معلمان و مشاوران کودک
- روانشناسان و به خصوص روانشناسان تربیتی
- والدین و مراقبان کودک
- دانشجو معلمان
- علاقهمندان به حوزه تعلیم و تربیت







