


وبینار بازار سرمایه ایران به کدام سو می رود؟
برگزار شده
وبینار بازار سرمایه ایران به کدام سو می رود؟
برگزار شده
توضیحات
بازار سرمایه ایران به کدام سو می رود؟
چهار کلمه خطر ناک در سرمایه گذاری: اینبار وضعیت فرق می کند
بازار سرمایه ایران به کدام سو می رود؟ این سوالی ایست که ذهن میلیونها ایرانی این روزها با آن گره خورده است و هر روز با حرکات سینوسی بازار ضرب آهنگ آن تند تر و تند تر می شود!
به راستی بازار سرمایه ایران به کدام سو حرکت خواهد کرد؟
بنا به روند آکادمی مولوی، با شروع فصل زمستان و چهارمین ۳ ماهه سال سرمایه گذاران بسیاری علاقمند هستند تا روند بازار سرمایه را تا انتهای سال ۱۳۹۹ و چشم انداز سال ۱۴۰۰ را داشته باشند.
در این وبینار به موارد زیر خواهیم پرداخت:
ژئوپلتیک بازار سرمایه
نحوه حرکت حقوقی ها در بازار و دلایل آن
تاثیرات بودجه ۱۴۰۰ بر بازار سرمایه
سناریو های محتمل مذاکرات و تحریم ها بر بازار سرمایه
تاثیر انتخابات ۱۴۰۰ بر بازار سرمایه
استراتژی های سرمایه گذاری کوتاه، میان و بلند مدت در بازار سرمایه
بررسی صنایع پیشرو در تایم فریم های زمانی
تاثیر بازارهای کالایی جهان بر بازار سرمایه ایران
تاثیر اقتصاد کلان بر بازار سرمایه
تاثیر حرکت بازارهای موازی بر بازار سرمایه

اگر می خواهید بدانید بازار سرمایه ایران به کدام سو می رود، بهتر است به حرکت محافظه کارانه حقیقی ها بیشتر دقت کنید
۶ روز مداوم در خروج قدینگی حقیقی!
خیلی ها می پرسند تا چه زمانی این روند کج دار و مریز ادامه می یابد؟
جواب: تا آمدن و استقرار بایدن و روشن شدن شروع و یا عدم شروع روشن مذاکرات!
و البته بدون در نظر گرفتن باران ریسک های دیگرند.

🔷️چرا بازده سهم های کوچک بالاتر از سهم های شرکتهای بزرگ است؟
اگر به نمودار خوب نگاه کنید در بازه یک ماهه که شاخص ۸٪ منفی بوده است شرکتهای بزرگ بورس ۳٪ مثبت و شرکتهای کوچک بورس ۱۶٪ بازده مثبت داشته اند.
دلیل این امر چیست؟
شرکتهای بزرگ فضای کمی برای نوسان سازی دارند و شرکتهای کوچک جولانگاه سرمایه گذارانی هستند با ریسک پذیری بالا و حرکات گروهی به دنبال نوسانگیری هستند.
آیا این روند میتواند سرمایه گذاری مناسبی باشد؟
این روند سرمایه گذاری بسیار پر ریسک و برای بلند مدت به هیچ وجه ماندگاری در انها توصیه نمی شود. اما برای نوسانگیری روندی است که فعلا بخش کوچکی از حقیقی ها بدان روی آورده اند

ریسک غیر اقتصادی دیگری بر بازار سرمایه
بزودی غنیسازی ۲۰ درصد را آغاز میکنیم/ آژانس باید فک پلمب کند (علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی ایران)
تنها این خبر کافی بود تا شما بدانید بازار در صبح روز بعدش شاهد ریزش خواهد بود، بارها عرض شد که بازار سرمایه ایران از فروردین ۱۳۹۹ دیگر آن بازار سرمایه نیست که بشود با دستورالعمل و ورود حقوقی ها شاخص را نگه داشت و محافظه کاری سرمایه گذاران خرد و البته درک ریسک از طرف آنها به گونه ای متفاوت از تصمیم سازان موجب رویدادهایی در بازار سرمایه می شود که شاید قبلا با این ابعاد قابل مشاهده نبود.
حال این که امروز تا ساعت ۱۱ صبح ۴۰ هزار واحد ریزش را شاهد بودیم و فردا این روند ادامه دار باشد یا نه مهم ریسکی است که سایه آن روزها بر روی بازار خواهد بود… و صد درصد موجب کندی ورود نقدینگی حقیقی خواهد شد.

🔶️آیا عرضه ۱۰۰ شرکت تا پایان سال عملی است؟
وزیر اقتصاد در ابان ۹۹ فرمودند ۱۰۰ شرکت تا پایان سال در بازار عرضه می شوند!
کاش به جای این اعداد و ارقام که در یک مدیریت دولتی واجد ارزش اما در واقعیت اصلا مهم نیست این کار را به متخصصین بازار بسپارند!
همچنین امیدوارم به جای عرضه فله ای فکری به حال روشهای ارزشگذاری من درآوردی شود!
ارزشگذاری سهام از پاشنه های آشیل بازار سهام ایران است.

چقدر به آمدن بایدن امیدوار باشیم؟
همانطور که در مطالب قبل از انتخابات امریکا گفته بودیم با آمدن بایدن بازارهای وارد یک فاز تعلیق شده اند این روند با فیکس شدن دلار در یک نرخ و کاهش معاملات مسکن و البته حرکت سینوسی بورس تا چند روز دیگر با ورود بایدن به کاخ سفید وارد یک فضای دیگر خواهد شد!
آیا مذاکراتی تا انتخابات ۱۴۰۰ خواهیم داشت؟ یا خیر!
جواب به این سوال فارغ از رویکرد خودمان در سرمایه گذاری در بازار سرمایه می تواند بسیار متفاوت باشد.
جواب مثبت ما را از قعر اقتصاد کمی بالاتر می کشاند و امید را به بازارها می آورد مخصوصا بازار سرمایه
جواب منفی فضای تعلیق را به خرداد ۱۴۰۰ خواهد برد و فرسایش ذهنی زیادی به بار خواهد آورد.
البته تا آن زمان بازارهای موازی صبر نخخواهند کرد و با ندیدن رویکرد مثبت چرخه ها شروع به حرکت خواهند کرد.

اثر چندباره شماري در شاخص بازار سرمايه
ساختار مالکیتی پیچیده و تودرتو در بازار سهام سبب شده است تا شاهد چندبارهشماری ارزش بازاری شرکتها در محاسبه مجموع ارزش بورس و فرابورس باشیم. در این شرایط محاسبه سایر شاخصهای کلان بازار همچون بازده، نسبت قیمت به عایدی و نسبت اهرم بازار نیز بهدلیل سهامداری متقابل و شبکهای دچار تورش خواهد شد. در این گزارش با حذف اثر سهامداری شرکتها در یکدیگر، وزندهی شرکتها مجددا محاسبه شده است. محاسباتی که نشان میدهد در پایان سال ۹۸، ارزش واقعی بازار سهام ۷۳ درصد ارزش اسمی آن است.
یکی از ویژگیهای قابلتوجه در بورس تهران، سهامداری مستقیم و غیرمستقیم شرکتهای بورسی در یکدیگر است که ساختار مالکیتی پیچیده و درهمتنیدهای را ایجاد کرده است. این ساختار مالکیتی، از جنبههای مختلفی قابل بررسی بوده و تاثیرات مختلفی بر رفتار و عملکرد شرکتهای حاضر در بورس تهران و نیز کلیت بازار دارد. یکی از حوزههایی که از این ساختار سهامداری تاثیر میپذیرد، شاخصهای کلان عملکرد بازار است. بهعنوان مثال، بورس تهران طی سالهای ۸۱ تا ۹۸ بازده متوسط سالانه حدود ۳۶ درصد داشته و مجموع ارزش بازار شرکتهای بورسی و فرابورسی در انتهای سال ۹۸ به حدود ۲۴۲۰ هزار میلیارد تومان رسیده است. این در حالی است که مالک بخشی از سهام بسیاری از شرکتهای بزرگ بورس تهران، سایر شرکتهای بورسی هستند. بهطور مثال، در انتهای سال ۹۸ در میان ۱۰ شرکت بزرگ بورس تهران، تمام آنها حداقل یک سهامدار که خود شرکتی بورسی است، دارند. بهعنوان نمونه، بیش از ۹۳درصد سهام پتروشیمی پارس (ششمین شرکت بزرگ بورس) در اختیار سه شرکت بورسی دیگر است. همچنین ۸۴درصد سهام شرکت ارتباطات سیار در اختیار شرکت مخابرات ایران و حدود ۷۷درصد سهام شرکت گلگهر (چهارمین شرکت بزرگ بورس) در اختیار ۶ شرکت بورسی دیگر است. به این معنا که بخش مهمی از ارزش بازار شرکتهایی که سهامدار این شرکتها هستند، ناشی از ارزش مالکیت آنها در این سه شرکت است و بنابراین در محاسبه ارزش کل بورس تهران که جمع ارزش بازار همه شرکتهای بورسی است، دوبارهشماری صورت میگیرد. اگر خود این مالکان، سهامداران بورسی دیگری داشته باشند، این دوبارهشماری تبدیل به چندبارهشماری خواهد شد. بهعنوان مثال، بیش از ۴۰درصد سهام سرمایهگذاری معادن و فلزات (ومعادن) در اختیار فولاد مبارکه است، بنابراین، بخشی از سهام گلگهر که تحت مالکیت «ومعادن» است، هم در ارزش بازار «ومعادن» منعکس شده و هم بهصورت غیرمستقیم در ارزش بازار فولاد مبارکه انعکاس یافته است. بنابراین، برای محاسبه ارزش واقعی بورس تهران لازم است اثرات چندبارهشماری ناشی از این ساختار سهامداری، حذف شود.
منبع: دنياي اقتصاد

نوسان در بازار سرمایه تا کجا اینگونه ادامه خواهد داشت؟
این روزها سوال بسیاری از فعالان در بازار سرمایه این است: تا کجا روند حرکت سینوسی ادامه خواهد داشت؟
البته که این سوال برای همه سرمایه گذاران برای درک مسیری که در آن قرار گرفته اند اساسی است و البته ضروری! اما جواب این سوال در اختیار من یا شما نیست، برای درک بهتر این موضوع همانند انتهای سال ۹۸ سری می زنیم به عوامل بنیادی در اقتصاد ایران:
آیا روند حرکت نقدینگی متوقف شده است؟
جواب: خیر، اقتصاد ایران کماکان نقدینگ می سازد آن هم هفتگی ۱ درصد رشد نسبت به هفته قبل و اعداد جدید بانک مرکزی در خصوص کاهش تورم به معنی توقف نقدینگی نیست بلکه به معنه کمتر شدن بسیار جزیی فشار نقدینگی است
آیا شما چشم انداز اقتصادی را روشن می بینید؟ و شانس زیادی برای مذاکرات دولت فعلی و حذف تحریم ها قائل هستید؟
جواب: تعلیق بازارها ناشی از سردرگمی است و نه خوشبینی ، گرچه روندهای اقتصاد سیاسی همه و همه نشان دهنده خلاف این موضوع هستند!
آیا بازار سرمایه ایران می تواند بدون رشد اقتصاد ایران در سال ۱۴۰۰ رشد کند؟
جواب: بله! چون در صورت ادامه روند تورمی این تورم در بازارهای کالایی به بورس هم که ۷۰٪ کالایی است منتقل می شود اما چه خوب بود رشد بورس مبتنی با رشد اقتصادی باشد و نه رشد تورمی که بدان عادت دارد!

روند کج دار و مریض ورود نقدینگی حقیقی و حقوقی تبدیل به بازی نون بیار کباب ببر شده است!
در شبکه توییتر دوستی نوشته بود بورس شده است نون بیار کباب ببر!
راستش را بخواهید عاری از واقعیت نیست! بازی حقیقی و حقوقی از مهر ماه همین روند را به خود می بیند، حقوقی ها می اورند و از آن طرف حقیقی ها سریع خارج می شود!
وقتی روند ورود حقوقی ها شروع و ادامه دار می شود حقیقی هایی که استراتژی ندارند سوار رول کوستر بورس می شوند و در اوج حال نوبت حقوقی هاست که پیاده شوند!
چرا؟
چون رویکرد سهامداران خرد و بزرگ و متوسط همانند راننده یک خودرو در جاده اسالم به خلخال در یک روز برفی و مه فراوان است! شاید جاده جذاب باشد اما شعاع دید کوتاه است و همه در حال کنترل ریسک ها!

آیا افرادی که در مرداد ماه وارد بازار سرمایه شده اند با رشد بورس در بازار باقی خواهند ماند و یا سریعا در نقطه سر به سر از بازار فرار خواهند کرد؟
شوک مرداد ماه بورس تهران و ورود بسیاری از سرمایه گذاران در مرداد ماه و عدم خروج به موقع فضای بورس تهران را همانند یک زودپز کرده است، تا بورس شروع به حرکت می کند افرادی که به حداقل سود، یا نقطه سر به سر راضی هستند از بازار سرمایه خارج می شوند و باز فشار به سطح قبل باز می گردد.
این روند تا زمان شنیدن خبر خوبی از فضای سیاسی و مذاکرات و یا خبر بد در مورد عدم مذاکرات ادامه دارد.
در ادامه این سناریو ها شاهد دو بورس خواهیم بود!
و دو نوع سناریو برای بازارهای موازی!

آیا میزان انتشار اوراق در سال ۱۴۰۰ و نحوه باز پرداخت آنها بر بازار سرمایه تاثیر منفی خواهد داشت؟
در زمانه کسری بودجه که از دریافت مالیات بر تراکنش های بانکی هم حرف به عمل می آید و رحمی به آن هم وجود ندارد، اوراق می تواند یک فرصت بینظیر برای تامین مالی زیر ساختها و تحرک باشد! اما این اوراق خزانه ایست که مستقیم به زیرساختها تزریق شود و نه هزینه های جاری!
همچنین اوراق سلف نفتی اوراقی هستند که در تضاد با ماهیت اوراق خزانه هستند و عملکرد معکوسی بر بازار سرمایه خواهند داشت!
باید منتظر بود و دید که از کمسییون تلفیق چه خروجی در این حوزه خواهیم داشت






