


وبینار اقتصاد راه نوین اندیشیدن
برگزار شده
وبینار اقتصاد راه نوین اندیشیدن
برگزار شده
توضیحات
اقتصاد چگونه کار می کند؟ یا روندهایی برای بررسی وجود دارد؟ و اگر وجود دارد چرا این همه تناقض در رفتار اقتصاددانان در یک موضوع خاص دیده می شود؟ مکانیزمهای تصمیم گیری چیست؟
چگونه داشتن دانش اقتصاد به ما در تصیم گیری های زندگی و کسب و کارهایمان کمک می کند.
اقتصاد را می توان هنر شفاف اندیشیدن گذاشت
نمی دانم چند نفر از شما که این مطلب را می خوانید از صبح در تلاش و تکاپو هستید اما به انچه به لحاظ مالی فکر میکنید استحقاقش را دارید نمی رسید؟
عدم اگاهي از مكانيزم ها ما را از فكر كردن باز ميدارد و فكر ميكنيم فقط با محكم پدال زدن بايد جلو رفت! گاهي در مكانيزم ها ميتواند فشار را كم و بازده را بيشتر كند!
نمی دانیم شما هم همانند بسیاری که برای مشاوره به من مراجعه می کنند دچار سر درگمی در تصمیمات اقتصادی هستید یا نه؟
نمی دانم شما هم در آن روزهای پر هیجان بورسی سوالات زيادي برايتان پيش امده كه چطور اين بازار كار ميكند؟ آیا استرس هم دارید؟
در دومين وبينار اقتصاد راه نوین اندیشیدن به مواردی اجرایی بر خواهیم خورد که سوال هزاران نفر در شبکه های اجتماعی از من در طول سالها بوده است.
همچنين در خصوص تحولات ناشي از رمز ارزها و برگشت جهان مالي صحبت خواهيم كرد و مكانيزم كاركرد رمز ارز ها و ارزهاي ديجيتال

اقتصاد دیجیتال چگونه کار می کند؟ و چگونه به پیشبرد اهداف خود نزدیک میشود ؟
ریپل بهعنوان یک کسبوکار در ایالت وایومینگ آمریکا به رسمیت شناخته شد.
به گزارش کوین تلگراف، مقام ایالتی وایومینگ در امور خارجه اعلام کرده است که شرکت ریپل مارکتز وایومینگ با مسئولیت محدود فعالیت خود را در وایومینگ بهصورت رسمی آغاز کرده است. این شرکت پیشتر و در فوریه ۲۰۲۰ (بهمن ۹۸) درخواست ثبت را تسلیم مقامات این ایالت کرده بود. فعالیت این شرکت با مسئولیت محدود خواهد بود و در شهر شاین، مرکز ایالت وایومینگ، بهعنوان نماینده رسمی ریپل فعالیت میکند.
کیتلین لانگ (Caitlin Long)، مدیرعامل بانک دیجیتالی و صندوق اوانتی (Avanti Bank & Trust) و عضو کمیته منتخب بلاک چین، فناوریهای مالی و نوآوریهای دیجیتال وایومینگ، در این باره گفت:
بهواسطه قوانین سهلتر در حوزه ارزهای دیجیتال در وایومینگ، شرکتهای بیشتری به این نتیجهگیری میرسند که این ایالت بهتر از ایالت دلاور است.
او در ادامه افزود که شرکتهای بیشتری مثل ریپل باید به فکر تغییر مقر خود و انتقال به وایومینگ باشند؛ چراکه در این ایالت مالیاتهای تجاری و مالیاتهای شرکتهای چند شعبهای اخذ نمیشود. او همچنین اعلام کرد که ارزهای دیجیتال در این ایالت از مالیات فروش و مالیات داراییها معاف هستند.
حضور سناتور سینتیا لومیس (Cynthia Lummis) از دیگر عواملی است. لومیس که نماینده وایومینگ در سنای آمریکا است، یکی از اولین قانونگذاری است که اعلام کرده است اقداماتی مثبت در حوزه قانونگذاری ارزهای دیجیتال انجام خواهد داد. مدیر سیاستهای داخلی لومیس در پاسخ به خبر ثبت ریپل در وایومینگ گفت:
ماکسیمالیستهای بسیاری در وایومینگ هستند.
هنوز مشخص نیست که مقر اصلی ریپل در آمریکا هم به وایومینگ منتقل خواهد شد یا نه. در حال حاضر دفتر اصلی ریپل در سانفرانسیسکو قرار دارد. این در حالی است که برد گارلینگهاوس (Brad Garlinghouse) و کریس لارسن (Chris Larsen)، مدیرعامل و همبنیانگذاران ریپل، نسبت به خلاء قانونی در حوزه ارزهای دیجیتال و بلاک چین در آمریکا معترض هستند.
مدتی است که وایومینگ نظر بسیاری از شرکتهای فعال در صنعت بلاک چین و ارزهای دیجیتال را به خود جلب کرده است. سال گذشته، هیئت بانکی وایومینگ به صرافی کراکن اجازه فعالیت بهعنوان یک بانک حوزه ارزهای دیجیتال را اعطا کرد. اوانتی هم از دیگر شرکتهایی است که مجوز ارائه خدمات امانتداری ارزهای دیجیتال به شیوه سنتی را دریافت کرد. پس از انتشار خبر خرید ۱.۵ میلیارد دلار بیت کوین توسط تسلا، لومیس از ایلان ماسک خواست تا انتقال این شرکت به وایومینگ را بررسی کند.

رابطه دلار امریکا و بازارهای کالایی، ساده یا پیچیده؟
در بیشتر موارد با بالارفتن ارزش دلار ایالات متحده با بازار افزایشی اوراق قرضه و سهام در نظر گرفته می شود و بلعکس اما نباید این رابطه را خطی در نظر گرفت ، در این میان نقش بازار کالایی بسیار مهم و موثر است.
بازار اوراق قرضه تحت تاثیر انتظارات ورمی است و البته تحت تاثیر بازار کالایی
اثرات تورمی بازارهای کالایی در سطح بالایی روی روند دلار موثرند
چرخه تحلیلی بدین صورت خواهد بود:
🔶️اول تحلیل روند شاخص دلار
🔶️دوم تحلیل بازار کالایی
🔶️سوم تحلیل بازار اوراق قرضه
🔶️چهارم تحلیل بازارهای سهام
یک اصل: تقریبا همه به صورت تجربی می دانند که روند دلار با حرکت قیمت کالاها رابطه وارونه دارد

کدام بازار در سال ۱۴۰۰ پیشرو خواهد بود؟
تحلیل گذشته امریست تخصصی اما وقتی رویدادها اتفاق افتاد گفتن این جمله که من می دانستم بیتکوین ۵۰،۰۰۰ دلار می شود و یا بورس به شاخص ۱،۰۰۰،۰۰۰ می رسد ساده خواهد بود در نظر بسیاری.
اما این روزهها فقط ۲۴ روز تا ایان سال ۱۳۹۹ باقی مانده است، روند بازدهی بازارها را در سال ۹۸ و ۹۹ بنگرید.
در اردیبهشت ماه ۹۸ یک همگرایی در بازده بازارها شکل گرفت و در مرداد ماه بیشترین واگرایی بین بازارها و به مرور تا امروز در مسیر همگرایی بازده بازارها!
در سال ۱۴۰۰ این نمودار چگونه خواهد بود؟
آیا می شود سناریو سازی کرد؟
و شوکه نشد؟
نظر شما چیست؟
و چرا ؟

شروع جنگ با رمز ارزها با رد اوراق بهادار بودن ریپل!
این داستان سر دراز دارد!
اولین جلسه دادگاه ریپل برگزار شد؛ ریپل: کمیسیون بورس هیچ هشدار قبلی نداده بود
متیو سولومون (Metthew Solomon)، وکیل برد گارلینگهاوس (Brad Garlinghouse)، ادعا کرده است که کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا (SEC) در هشدار به فعالان بازار و صرافیها در سال ۲۰۱۹ نسبت به اوراق بهادار بودن یا نبودن XRP غفلت کرده است.
به گزارش یوتودی، سولومون در این باره به دادگاه گفت:
پیشتر در روند تأمین دلیل، متوجه شدیم که کمیسیون بورس و اوراق بهادار اواخر سال ۲۰۱۹ با برخی از فعالان حرفهای و سازمانیافته بازار از جمله صرافیها صحبت کرده است. [و] ظاهراً به آنها اعلام نکرده است که بهعقیده این کمیسیون، توکنهای XRP اوراق بهادار یا قراردادهای سرمایهگذاری هستند. بار دیگر با پیشرفتن این پرونده، این حقایق روشن و مشخص میشود که XRP نمیتواند یک اوراق بهادار باشد و یک اوراق بهادار هم نخواهد بود.
بر اساس گفتههای سولمون، گارلینگهاوس درخواستی برای رد پرونده هم تسلیم دادگاه کرده است.
طبق ادعای کمیسیون بورس آمریکا، گارلینگهاوس از جمله افرادی بوده است که خرید XRP را تشویق کرده است. سولومون با رد این مسئله، بر این ادعا پافشاری میکند که گارلینگهاوس نمیدانسته است که این احتمال وجود دارد توکنهای XRP تحت عنوان قرارداد سرمایهگذاری قرار گیرد. سولومون در این باره گفت:
اتهامات وارده از سوی کمیسیون بورس آمریکا بر خلاف چیزی است که آنها میخواهند انجام دهند. آقای گارلینگهاوس نمیدانست که XRP ممکن است یک قرارداد سرمایهگذاری باشد یا پیشتر یک قرارداد سرمایهگذاری بوده است. او اعتنایی به این مسئله نداشت.
مارتین فلامنباوم (Martin Flumenbaum)، وکیل کریس لارسن (Chris Larsen)، همبنیانگذار ریپل هم اعلام کرد که موکلش درخواست رد پرونده را تسلیم دادگاه کرده است.
جورج جراردو اتریرو (Jorge Gerardo Tenreiro)، جان دنیلز (John Daniels) و گروه دیگر از وکلا، نمایندگی کمیسیون بورس و اوراق بهادار را در دادگاه بر عهده دارند. طبق اتهامات واردشده به ریپل، این شرکت قراردادهای سرمایهگذاری را تحت عنوان XRP به سرمایهگذاران عرضه کرده است.
کمیسیون بورس آمریکا به آنالیسا تورس (Analisa Torres)، قاضی فدرال، اعلام کرده است که احتمال ثبت دادخواستی برای مقابله به دفاعیه ریپل زیاد است. اندرو جی سرسنی (Andrew J. Ceresney)، وکیل شرکت ریپل هم این کمیسیون را متهم کرده است سعی در ایجاد اخلال در روند تأمین دلیل دارد.

آیا فروش اوراق دولتی برای دولت آینده به مانند بهمن خواهد بود؟
افزایش نرخ سود در هفته سی و ششم
در حراج اوراق بدهی نرخ سود بالاتر و تاریخ سررسید پایین تر مهمترین عوامل جذابیت اوراق در میان خریداران به حساب می آید.
در هفته ای که گذشت عملکرد بازار به گونه ای بود که اوراق فروخته شده با نرخ 21.50 و 20.55 بود اما دولت علاوه بر حراج، از طریق پذیره نویسی نیز اقدام به فروش اوراق می کند، در پذیره نویسی هزار و 300 میلیارد تومان اوراق «71» و «72» با نرخ سود 22 درصد به نهادهای مالی فروخته شد.
درنهایت مجموع اوراق بدهی فروخته شده در این هفته 2 هزار و 910 میلیارد تومان بوده است. محاسبات نشان می دهد که نرخ سود موزون ارواق بدهی در هفته اخیر پس از دو هفته افت، دوباره به بالاتر از 21 درصد رسید. این رقم برابر با 21.37 درصد بوده است. این افزایش نرخ نشان می دهد وزارت اقتصاد برای فروش اوراق بدهی نرخ سود را بالا برده است. این افزایش نرخ سود از سوی وزارت اقتصاد اقدامی در جهت جذاب شدن اوراق برای خریداران است و نشان می دهد نرخ های سود کمتر از این مقدار فعلا جذابیتی برای خریداران ندارد. در واقع کانال 21 درصد کف سود جذاب برای سرمایه گذاران محافظه کاری است که تن به خرید دارایی های امن مثل اوراق دولتی می دهند.
کسری بودجه دولت تا پایان سال
در مجموع سی و شش هفته فروش ارواق بدهی دولتی 103 هزار و 680 میلیارد تومان اوراق به فروش رسیده است. هدف از برگزاری این بازار در اصل تامین بخشی از کسری بودجه دولت در سال جاری است. این میزان برای سال 99 در حدود 125 هزار میلیارد تومان است. تفاضل این دو رقم نشان می دهد مانده کسری بودجه دولت تا پایان امسال 21 هزار و 320 میلیارد تومان است. تقسیم این رقم بر هفته های باقیمانده تا پایان سال نشان می دهد که دولت برای تحقق هدف خود باید به طور متوسط هفته ای 3 هزار و 553 میلیارد تومان اوراق دیگر بین بانکها و نهادهای سرمایه ای به فروش برساند.

تورم یک پدیده پولی است
اقتصاددان شهیر آمریکایی میلتون فریدمن در جملهای کوتاه این موضوع را برای ما روشن میکند، آنجا که میگوید: «تورم همه جا و در همه زمانها یک پدیده پولی است.» آشکار است که فریدمن در تحلیل برخی مسائل اقتصاد کلان اشتباه داشته است (از جمله در مورد قاعده مناسب سیاست پولی) و ذکر این جمله به معنی ساختن بت از اقتصاددان بزرگی چون او نیست. او و اقتصاددانان بعد از او و ما همه انسان هستیم و در حال تکامل فکری و نه دارای کمال فکری. حتی بیان جمله فوق حقیقتا به آن معنی نیست که فریدمن موضوع تورم را تا این اندازه ساده مینگریسته بلکه قصد او صرفا تاکید و تذکر راجع به این موضوع بوده است که تنها عامل ایجاد تورم پایدار و نه افزایشهای مقطعی قیمتها یا افزایش قیمت برخی کالاها و خدمات، حجم پول و نقدینگی است و تذکر این نکته که با رشد بالاتر از نیاز حجم پول و نقدینگی نمیتوان به رفاه بالاتر دست یافت و رشد حجم پول و نقدینگی حتی اگر موقتا خود را در قیمتها نمایان نسازد، نهایتا این کار را خواهد کرد (به قول معروف به دنبال رشد حجم پول و نقدینگی فراتر از نیاز اقتصاد، تورم دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد). همچنین، تاکید فریدمن آن بوده است که هر پدیدهای تنها در صورتی قادر به ایجاد و تداوم تورم خواهد بود که با رشد حجم پول و نقدینگی فراتر از نیاز اقتصاد همراه باشد.
منبع دنیای اقتصاد

قرارداد سوآپ یا معاوضه
قرارداد سوآپ یا معاوضه (به انگلیسی: Swap) هم نوع مرسوم دیگری از مشتقه ها به شمار میرود. قرارداد سوآپ اغلب شامل یک مجموعه از جریانات نقدی است و درواقع حالت کلیتر پیمانهای آتی است که در آن بهجای یک پرداخت با مجموعه از پرداخت ها مواجه هستیم. این نوع قرارداد معمولاً در تغییر نوع وامها توسط افراد کاربرد دارند. برای مثال شخصی ممکن است از نرخ سود سوآپ استفاده کند تا از وام با نرخ سود متغیر به وام با نرخ سود ثابت و یا برعکس، تغییر وضعیت دهد. اگر شخصی دارای وام با نرخ سود متغیر تلاش میکرد تا امور مالی اضافی خود را ایمن نماید، قرض دهنده ممکن بود به خاطر مبهم بودن نرخ بهره متغیر در آینده و بر اساس توانایی شخص در بازپرداخت آن، از وام دادن به او سرباز زند، شاید به این خاطر که میترسد شخص نکول کرده و وام خود را پرداخت نکند. به همین دلیل، او باید به دنبال تغییر وضعیت از نرخ متغیر با شخص دیگری باشد که نرخ سود ثابت دارد. گرچه وام ها به نام شخص اصلی باقی خواهند ماند، ولی قرارداد برای هر شخص اجبار میکند که پرداخت وام دیگری بر اساس یک نرخ دوجانبه توافق شده صورت گیرد. ولی این کار میتواند پرمخاطره باشد، زیرا اگر یک طرف نکول کرده و یا ورشکسته شود، دیگری مجبور خواهد بود تا به وام اصلی خود بازگردد.

اقتصاد ايران چگونه كار ميكند؟
دولت پايه پولي را بالا ميبرند تورم بالا ايجاد ميكنند بعد مجلس از دارايي هايي كه به سبب تورم قيمتش بالا رفته ماليات مي گيرد! نرخ بهره حقيقي هم منفي باشد كه با ايجاد بدهي همه سركيف باشند. رشد اقتصادي هم كه اصلا مهم نيست!

گویندگان خبر را جدی نگیرید
دانش شوفر
ماکس پلانگ پس از دریافت جایزه نوبل سال ۱۹۸۱ به یک تور علمی رفت و در تمام جلسات در باب مکانیک جدید کوانتوم صحبت می کرد ، راننده وی سخنرانی های او را از حفظ بود و روزی پسشنهاد داد که اگر پلانگ خسته است وی این صحبت ها را برایش در شهر مونیخ انجام دهد.
شوفر در جایگاه سخنران و راننده در جایگاه شوفر ، تصور کنید!
شوفر سخنرانی محکم و طولانی در ان روز ارایه داد ، یکی از شرکت کنندگان که استاد فیزیک هم بود بلند شد و سوالی مطرح کرد ، راننده خودش را عقب کشید و گفت:
هرگز فکر نمی کردم در شهر مدرنی همانند مونیخ چنین سوال ساده ای از من پرسیده شود، سوالی که راننده من هم جوابش را می دهد!
در کتاب هنر شفاف اندیشیدن رولف دوبلی به این موضوع پرداخته شده است
در ان کتاب از زبان چارلی مانگر توضیح می دهد که دو نوع دانش داریم
دانش واقعی ، دانشی که در مردم میبینیم و صرف وقت برای ان شده است و نوع دوم دانش شوفر ، دانشی که افراد فقط وانمود می کنند که ان را دارند.
جملاتی طوطی وار بدون پشتوانه و بدون چارچوب فکری.
آیا شما می توانید این تمایز را دریابید؟ چه کسی از دانش شوفری بهره می برد و چه کسی از دانش واقعی؟ تمام تصمیمات مهم زندگی شما در حوزه های اقتصادی به شناخت ما به صورت دقیق و واقعی ازاین نوع دانش ها بر می گردد.

بانک های مرکزی کشورها در اهرم سیاست اقتصادی را کنترل می کنند. اولی عبارت است از اندازه ترازنامه آن که حجم پول در گردش اقتصاد را تعیین می کند و دومی هم عبارت است از ترکیب ترازنامه آن . تا همین اواخر بانکهای مرکزی تقریبا به صورت انحصاری ذخایری را در قالب طلا و یا اخیر تر در قالب وام هایی به دولت های ملی نگهداری می کردند. با ظهور هدفگذاری تورم در ۱۹۸۰ بانکداران بانک مرکزی استفاده از اهرم اول برای کنترل تورم را آموختند اما تنها حالا کار با اهرم دوم را تجربه کردند.
در سال ۲۰۰۸ فدرال رزرو و بانک مرکزی انگلیش شروع کردند به خرید انواع مختلف دارایی ها و در قالب سیاست تسهیل کمی.
حال نوبت به اتخاذ سیاستی بود که نه تنها قیمتها بلکه نرخ بهره کوتاه مدت را هم هدفگذاری کرده بود.
آیا در ایران وضعیت متفاوت است؟
بانک مرکزی ایران چگونه از اهرم های سیاستگذاری خود استفاده می کند ؟ و از ان مهمتر اینکه این سیاستگذاری ها چه نقشی در زندگی شخصی من و شما دارد؟

بیماری هلندی اقتصاد ایران و زندگی تک تک ما
بیماری هلندی، اصطلاحی در اقتصاد است که متوجه کشورهایی است که استفاده نادرستی از درآمدهای نفتی خود دارند.
استفاده نادرست از درآمد نفتی یعنی چه؟
یعنی اینکه دولت ها برای هزینه های خود از درآمدهای نفتی استفاده کنند. برای مثال با درآمدهای نفتی، حقوق کارکنان خود را بدهند.
اما در این فرآیند چه اتفاقی می افتد؟
دولت دلارهای نفتی را به پول داخلی (مثلا ریال خودمان) تبدیل می کند. این باعث افزایش بیش از حد نقدینگی می شود.
افزایش نقدینگی منجر به تورم می شود و دولت برای کنترل تورم، واردات کالای مصرفی را افزایش می دهد تا بتواند با قیمت کمتر، این کالاها را تامین کند و جلوی تورم را بگیرد.
برای واردات ارزان، دولت مجبور به ثابت نگه داشتن نرخ ارز است و با استفاده از ارز دولتی، واردات گسترده انجام می دهد.
واردات گسترده با ارز ارزان قیمت، منجر به ورود کالای ارزان شده و به تولید ضربه می زند و باعث رکود می شود.
قیمت کالاهای مصرفی با واردات کالاهای ارزان، پایین نگه داشته شده و تورم به کالاهای مبادله ناپذیر مثل زمین و مسکن منتقل می شود.
انگیزه تولید و فعالیت های مولد کاهش یافته و سرمایه ها به سمت سوداگری حرکت می کند.
در این شرایط تولید از دست رفته و تورم در کشور نهادینه می شود.
بیماری هلندی، بیماری ای است که اولین بار کشور هلند دچار آن شد و اقتصاد ما هم سالهاست به آن دچار است.
در این شرایط به هر شکلی که درآمد نفتی کاهش یابد، خواه با کاهش فروش یا با کاهش قیمت نفت، دلار مثل یک فنر فشرده شده رها می شود و قیمتش افزایش می یابد و تورم را بیش از حد افزایش می دهد.
عدم استفاده از درآمدهای نفتی در بودجه و سرمایه گذاری با آن، جلوگیری از ثابت نگه داشتن نرخ ارز (نرخ ارز باید سالانه به اندازه تورم افزایش یابد) و تعیین هزینه های دولت به اندازه درآمدهای مالیاتی دولت، راهکارهای مقابله با این بیماری است.






