انسان، ذاتا موجودی اجتماعی به حساب می‌آید و به همین خاطر است که تحسین و تایید دیگران را دوست دارد. اما آیا این خصیصه ذاتی، می‌تواند عاملی برای خوشبختی یا بدبختی باشد؟

قطعا اگر کسی برای شما اهمیت داشته باشد، تلاش می‌کنید تا موضوعات و محتویاتی را با آن‌ها به اشتراک بگذارید که به آن علاقه دارند و منجر به جلب توجهشان می‌شود. برای بسیاری از افراد، آرامش روحی زمانی به وقوع می‌پیوندد که تایید دیگران، یا حداقل افراد محبوب خود را داشته باشد.

هر چند که باید اعتراف کنم چنین چیزی، تقریبا برای تمامی انسان‌ها صدق می‌کند؛ در یکی بیشتر و در دیگری کمتر. اینکه نیاز به تایید دیگران تا چه اندازه برای فردی حائز اهمیت است، دلایل عمده‌ای دارد که در وبینارهای بعدی، قطعا به آن خواهیم پرداخت.

بر اساس همین موضوعات و سایر نیازهای انسان است که مجبوریم، در طول شبانه روز، با سایر افراد در ارتباط و تعامل باشیم که گاها این ارتباطات، منجر به وابستگی یا دلبستگی عاطفی به افراد می‌شود. هر چند که چنین چیزی عادی به نظر می‌رسد، اما لازم است که بدانید، اگر این وابستگی از حد ایده‌آل خود فراتر رود، یک اختلال روانی در فرد مورد بحث به وجود می‌آید.

شخصیت وابسته، یا به بیانی دیگر، انسان وابسته، نیاز جدی و مبرمی به تایید دیگران دارد و به شکل عجیبی ترس تنها ماندن و از دست دادن فرد یا افراد محبوب، در این اشخاص، پرواضح می‌شود. متاسفانه این ترس، اگر ادامه پیدا کند و با تکنیک و راهکارهای صحیح روان‌شناسی، هدایت نشود، می‌تواند فرد را به شخصیتی مطیع یا حتی برده تبدیل نماید که چندان با ارزش‌های انسانی مطابقت ندارد!

چرا که انسان‌های وابسته حاضر هستند تا هر نوع دستور و حقارتی را بپذیرند اما از وابستگی خود، رها نشود و فرد مورد نظر را از دست ندهند؛ اما نکته‌ی جالب اینجاست که چنین اتفاقی، حتی برای طرف مقابل هم جذابیتی ندارد!

این گونه است که در زندگی زناشویی یا رابطه‌ی عاطفی دو نفر، می‌بینیم که رنج و مشقت بسیاری دارند اما هرگز حاضر به جدایی نیستند. این دسته از افراد، به هر توجیه و بهانه‌ای چنگ می‌زنند تا فقط و فقط زندگی مشترکشان ادامه پیدا کند چرا که جدایی از یکدیگر، برای‌شان دقیقا مصداق مرگ است.

فرض کنید زنی بیش از حد به شوهرش وابسته شده و کاملا به شخصیتی مطیع تبدیل شده است. فکر می‌کنید چه اتفاقی رخ می‌دهد؟ علاوه بر اینکه دیگر چنین زنی نمی‌تواند یک کاراکتر جذاب برای همسر خود باشد، این امکان را در اختیار شوهرش قرار می‌دهد تا روابطی خارج از چهارچوب خانه برای خود داشته باشد؛ چرا که مرد، اطمینان دارد که زنش، هرگز او را رها نمی‌کند؛ چون او، یک زن وابسته است.

اما راه حل چیست؟ در مقابل همسری که آزار میده، خیانت می‌کنه، چه واکنشی باید داشته باشیم؟ آیا جدا شدن راه حل است؟ یا سوختن و ساختن؟ شاید هم مسیر درست‌تری در میان باشد؛ مسیری که دکتر نیما اسدی، در این وبینار، از آن رونمایی خواهد کرد.