آشنایی هر چه بیشتر با اکوسیستم کار آفرینی و استارت آپ های منطقه اروپا می تونه جلوی اتلاف منابع و هدر دادن وقت رو برای افراد ایده پرداز بگیره. مشکلی که همیشه با ایده پردازان داریم ، تفکر قدیمی در R&D و توسعه یک محصول جدید هست. تفاوت رویکرد در تحقیق و توسعه محصول یا خدمات در بازار های امروز مبتنی بر زیرساخت شناسایی نیاز های مشتری است نه آنچه که هم اکنون در اکثر شرکت های ایرانی در جریان است. 

اینکه شما چه تولید می کنید ، اصلا مهم نیست. اینکه شما برای چه بخشی از بازار در منطقه هدف تون و بر اساس ضعف های موجود و ضعف های آینده اونها ، چه مشکلی رو حل می کنید از اهمیت ویژه ای برخورداره و الزاما باید به این فکر کنید که چه مشکلی در حوزه مشتریان تون رو شناسایی کردید، به چه روشی حلش می کنید و محصول یا خدمتتون چقدر مصرف کننده داره از اهمیت بالایی برخورداره. 

شناسایی اکوسیستم مناطق مختلف جهان به شما این امکان رو میده که با رویکرد حل مسئله به شناسایی نیازها ، رفع مشکلات و یا بهبود شرایط فعلی وضعیت مشتریانتون در اون منطقه خاص بپردازید. تذکر من رو بپذیرید : این تفکر که من این محصول رو تولید کردم ، پس مشتری باید حتما اون رو مصرف کنه ، جز تباهی ایده تون ، صرف زمان و اتلاف منابع مالی و در نهایت سرخوردگی ، هیچ عایدی ای برای شما نخواهد داشت. تفکر بر روی مسائل و مشکلات ، باعث تغییر نگرش  شما خواهد شد و این موضوع به توسعه شما منجر میشه. 

برای اینکه بتونیم حوزه فعالیت اکوسیستم استارت آپ در منطقه اروپا رو معرفی کنیم ، و بنا به نیازهای مکرر خیلی از دوستان این وبینار کوتاه رو طراحی کردیم تا :

1. به دامنه بازار بیشتر احاطه پیدا کنید
2. روش فکر کردن و در نهایت تغییر نگرش شما رو تغییر بدیم
3. باعث توسعه محصولات و خدمت شما در راستای اهداف دقیق مبتنی بر خواست مشتریان هدف بشیم.

بسیاری از دوستان به من مراجعه می کنند و طرح هایی رو اعلام می کنند که در اروپا اصلا مشکلی روی این حوزه وجود نداره و با رویکرد تفکر حل مسئله در ایران ، ایده ای رو به مرحله نهایی می رسونند با این خیال که می توانند اون رو به کشورهای اروپایی صادر کنند ، اما این نشون میده که اصول اولیه ایجاد یک کسب و کار استارت آپی رو رعایت نکردند. 

طراحی بوم کسب و کار رو جدی نمی گیریم ، پس مطمئن باشید در توسعه استارت آپ حتما به مشکل می خورید. اینکه نمی تونیم یک بوم کسب و کار دقیق رو طراحی کنیم که در اون :

1. نه ارزش پیشنهادی ایده صحیح بیان شده
2. نه نیچ بازارش درست مشخص شده
3. نه استراتژی های ورود ، بقا و ارتقا در بازار مشخص شده
4. نه راه های ارتباط با مشتری درست تعیین شده
5. نه ساختار درآمدی صحیح هست 
6. نه ذینفعان کسب و کار به درستی تعریف شده
7. نه فعالیت های کلیدی مشخص هستند
8. نه ساختار هزینه درست تعریف شده

به هیچکس ربطی نداره. مشکل خود من هستم که به درستی در طرح ریزی رویکردی صحیح رو انتخاب نکردم. اون هم بیشتر بخاطر این هستش که اصول اولیه یک کسب و کار رو به درستی یاد نگرفتم . خیلی از بچه هایی که مراجعه می کنند حتی نمی دونند چند تا محصول یا خدمت باید ارائه بدند تا به نقطه سر به سر خودشون برسند و در بعضی موارد اصلا هزینه های خودشون رو نمی شناسند!!!

امیدوارم بتونم در کنار شما مجموعه ای از وبینار های مفید رو برای تغییر در رویکرد شما در شناسایی فرصت ها ، بهبود عملکرد تون و توسعه کسب و کارتون برگزار کنیم.