همیشه به عنوان روانشناس برایم جالب بوده است که مجریان تست های خودشناسی در روانشناسی

بیان می‌کند استعدادها و توانمندی های خودتان را بشناسید،

ببینید در چه زمینه ای استعداد دارید،

ببینید در چه زمینه ای توانمندی دارید

و ببینید در چه زمینه ای می توانید کارایی داشته باشید.

وقتی استعدادها و توانمندی‌های مان را کشف کردیم

و متوجه شدیم در چه زمینه ای توانمندی داریم،

چه نتیجه مثبتی می تواند برایمان داشته باشد،

ما با این قضیه چه کاری می توانیم انجام بدهیم و چه اتفاق خوبی می‌تواند برای ما بیفتد؟

یک چیز جالب می خواهم بگویم یک اتفاق هیجان انگیز که در آن لحظه برای ما می‌افتد این است که وقتی استعداد و توانمندی خودمان را کشف می‌کنیم و می‌بینیم که در یک زمینه خرفه ای می توانیم عمل کنیم، در همان لحظه اول احساس اعتماد به نفس ما افزایش پیدا می‌کند، احساس عزت نفس ما رشد پیدا می کند و در آن لحظه در حضور افرادی که استعداد ما را می بینند احساس بسیار خاصی را درون قلبمان حس می کنیم و به خودمان افتخار میکنیم که توانسته ایم ویژگی و استعداد درون خودمان را به بقیه دنیا نشان بدهیم و بابت این کار احساس غرور به ما دست می دهد احساس افتخار می کنیم و احساس ورزشکاری که در مسابقات المپیک توانسته است به مدال طلا برسد را در وجودمان حس میکنیم و این یکی از زیباترین احساس هایی است که ما می توانیم هر لحظه در زندگی داشته باشیم و با استفاده از این احساس دنیا را جای بهتری برای زندگی کردن بکنیم.

احساس افتخار و احساس غرور اولین نتیجه‌ای کشف استعدادها و توانمندی‌های درونی ماست در این لحظه تازه متوجه می شویم که برای چه چیزی قرار است تست ها به ما کمک می کند و نتیجه اول این است که ما می توانیم احساس بهتری نسبت به خودمان داشته باشیم.

من پژمان برکاتی هستم روانشناس بالینی و مشاور توسعه فردی و می خواهم شما را با مفهوم جدیدی به نام رسالت فردی در زندگی آشنا بکنم.

همه ما این روایت را شنیده‌ایم که خداوند متعال به تمام فرشته ها دستور می دهد که در برابر انسان سجده کنند و بیان می‌کند که من از روح خودم در او دمیده ام و آیه فتبارک الله احسن الخالقین را به پیامبر نازل می‌کند. یادگاری که خداوند از روح خودش درون ما گذاشته است و ما را به عنوان اشرف مخلوقات بیان کرده دقیقا همین ویژگی‌ها استعدادها و توانمندی های ماست که باعث می‌شود ما احساس غرور درون خودمان بکنیم و فکر کنیم که در آن لحظه طلای المپیک را کسب کردیم. اما از طرف دیگر هم یادمان باشد جایگاه ما جایگاه یک کشاورز است و باید این ویژگی ها و استعدادهای نهفته ای که درون خودمان کشف کرده‌ایم را بارور کنیم تا علاوه بر حس غرور بتوانیم از منافعش استفاده کنیم و هم در دنیا یک تغییر بزرگ ایجاد بکنیم تا با این عمل پازل ناتکمیل دنیا با وجود ما تکمیل شود.

ما به غیر از کشف استعدادهای خودمان باید یکسری ارزش ها را هم درون خودمان کشف کنیم و این استعدادها را بر مبنای این ارزشها اجرا کنیم چون این دو ویژگی مثل پایه‌های نردبان هستند که اگر به همدیگر متصل باشند میتوانند به شکل صحیح اجرا شوند و اینجاست که ما با مفهوم رسالت فردی در زندگی آشنا می شویم و به فهم درستی از رسالت خودمان در زندگی میرسیم.

در بحث است کشف استعدادهای خودمان گفتیم بعد از اینکه توانمندی جدیدی را درون خودمان کشف می‌کنیم احساس غرور به ما دست می دهد و وقتی ما توانمندی‌ها را بر مبنای ارزش های زندگی مان در دنیا اجرا می‌کنیم یک تغییر اساسی در دنیا ایجاد می‌شود و خیلی از افراد پیرو ما می‌شود، پیرو رسالت فردی ما در زندگی و ما را به عنوان الگو و سرلوحه زندگی خودشان قرار می‌دهند.

برایان تریسی میگه

«شما انسان کاملاً خوبی هستید.شما شایسته یک زندگی عالی هستید، یک زندگی پر از موفقیت، خوشبختی، لذت و هیجان. شما حق دارید که روابطی خوشایند داشته باشید، از سلامتی عالی بهره مند باشید، کار ارزشمندی بکنید و به استقلال مالی برسید. اینها حق مادرزادی شما هستند. اینها مقصود و منظور زندگی شما هستند. شما برای موفقیت مهندسی و طراحی شده اید تا از سطح بالای عزت نفس، احترام به خود و غرور و سربلندی مشخصی برخوردار باشید. هرگز کسی مانند شما در تمام تاریخ بشری وجود نداشته است. شما از استعدادهای دست نخورده و توانمندیهای بالقوه عالی برخوردارید که اگر به درستی از آنها استفاده کنید، می توانید به آنچه در زندگی می خواهید دست پیدا کنید.»

نمونه این افراد را در طول زندگیمان زیاد دیده ایم به عنوان مثال:

شخصی که در زمینۀ ریاضی استعداد داشته و تبدیل به پروفسور حسابی شده است،

شخصی که در زمینۀ نقاشی استعداد داشته و تبدیل به استاد فرشچیان شده است،

شخصی که در زمینۀ پزشکی استعداد داشته و تبدیل به پروفسور سمیعی شده است،

شخصی که در زمینۀ موسیقی استعداد داشته و تبدیل به استاد شجریان شده است.

و خیلی جالب است که بدانید، این افراد وقتی بر طبق استعداد و توانمندی درونی خودشان عمل کردند بهترین خودشان در دنیا شدند. این افراد بر طبق ویژگی مثبت خودشان بهترین کار دنیا را انجام دادند و با اینکه در ویژگی های دیگر ضعیف بودند اما با تمرکز کردن روی ویژگی مثبت و عدم توجه به ویژگیهای ضعیفشان باعث ایجاد تحول در دنیا شدند. به عنوان مثال اگر انیشتن تمرکزش را به جای استعدادی که در زمینۀ ریاضی داشت در جای دیگری می گذاشت تا نقاط ضعفش را پوشش بدهد هیچ وقت تبدیل به انیشتین نمی‌شد. انیشتن هیچ وقت رانندگی یاد نگرفت وگواهینامه نداشت، اما بابت این مسأله انرژی و تلاش خودش را منحرف نکرد و با تمرکز بر روی استعدادش دنیا را متحول کرد و توی کار خودش تبدیل به بهترین خودش شد.

من پژمان برکاتی هستم روانشناس و مشاور توسعه فردی و از شما می خوام که به جای اینکه بخواهید روی نقاط ضعف خودتان وقت بگذارید و کار بکنید این انرژی را روی نقاط مثبت خودتان بگذارید ویژگی ها و استعدادهای مثبت خودتون را کشف کنید و بهترین خودتون در دنیا بشید تا با وجود شما پازل دنیا هر روز تکمیل و تکمیل و تکمیل تر بشود.

بطورخلاصه:

• خودشناسی به کشف ویژگیها استعدادها و نقاط ضعف و قوت و ارزشهای زندگی ما کمک میکند.
• با کشف استعدادها ما در درون خودمان - به عنوان هدیه از طرف خداوند - احساس غرور و افتخار می کنیم و با تقویت آن در خود برای انجام کار مشخصی درون خودمان انگیزه لازم را ایجاد می‌کنیم.
• با شناخت ارزش های زندگی استوار کردن استعدادها و توانمندی ها بر روی آن رسالت فردی خود را در زندگی کشف می‌کنیم و

رسالت فردی در زندگی یعنی:

به بهترین خودتان در دنیا تبدیل شوید

تا با وجود شما پازل دنیا هر روز تکمیل و تکمیل و تکمیل تر شود.

پیشنهاد می کنم این فیلم را هم که مربوط به وبینار قبلی ما بوده نگاه بکنید 

من پژمان برکاتی به  عنوان مدرس دوره به شما تضمین می‌دهم  در صورت عدم رضایت شما از این دوره به هر دلیلی که عنوان کنید تمام مبلغ پرداختی شما را با رضایت کامل به شما باز میگردانم و ملاک تشخیص فقط نظر شخصی شماست