


وبینار بودجه دولت چگونه بر بازارهای مالی و سرمایه گذاری تاثیر می گذارد؟
برگزار شده
وبینار بودجه دولت چگونه بر بازارهای مالی و سرمایه گذاری تاثیر می گذارد؟
برگزار شده
توضیحات
بودجه دولت چگونه بر بازارهای مالی و سرمایه گذاری تاثیر می گذارد؟
در این برنامه به بررسی تاثیر گذاری بودجه دولتها و شرکتهای دولتی بر اقتصاد ایران و بطبع بازار های مالی و سرمایه گذاری خواهیم پرداخت، سال ۱۴۰۱ سالی مهم (البته در ایران همه سالها در ۱۰ سال اخیر مهم و سرنوشت ساز بوده اند) است، از انجایی که هنوز تکلیف مذاکرات وین مشخص نیست، نقدینگی هر ثانیه ۴۰ میلیون تومان اضافه می شود و تقاضا ایجاد می کند و حجم کسری بودجه به ۵۰۰ هزار میلیار رقم مقطوع رسیده است!
نمامی این عوامل در کنار سناریو چرخش در سیاست پولی اقتصاد ایران شرایط را بر بازارهای مالی و سرمایه گذاری بغرنج کرده است و این روند بر روی سرمایه گذاران نیز بی تاثیر نیست.
*در این وبینار به بررسی روند های بودجه
*سناریو های کسری بودجه و تاثیر آن بر روی بازار های موازی اعم از دلار، طلاو مسکن و بازار سرمایه خواهیم پرداخت
*همچنین با رویکرد مدیریت ریسک پیشنهاد هایی برای بهینه شدن پورتفولیو سرمایه گذاری و در امان ماندن از ریسک ها ارایه می نماییم

چشم انداز سرمایه گذاری ثابت:
حتی با رفع تحریمها ، شرکتهای خارجی به دلیل عدم وجود فضای مناسب برای سرمایهگذاری (فساد ،بروکراسی و خویشاوندسالاری) و ریسک های سیاسی مداوم تمایلی برای سرمایه گذاری در ایران ندارند.
منبع : گزارش ریسک کشور ایران از موسسه Fitch solutions

ریسک فعالیت کسب و کارها در ایران عبارت است از :
موانع تجارت آزاد، محدودیت های تنظیمگری، کاهش مشارکت بازیگران خارجی، ریسک حملات سایبری .
همچنین امتیاز ریسک فعالیت کسب و کارها در ایران ۴۲،۲ از ۱۰۰ بوده و ایران در بین ۱۸ کشور منطقه در رتبه ۱۲ قرار دارد.
منبع : گزارش ریسک کشور ایران از موسسه Fitch solutions

همین ابتدا، لازم است به یک سوال مهم پاسخ دهیم. آن هم این است که چرا صفت پرقدرت را برای این پولها به کار میبرند؟ گفتیم که پایه پولی از جانب بانک مرکزی منتشر میشود. همین امر موجب میشود این پول، پرقدرت باشد. پول پرقدرت شامل موارد موجود در ترازنامه بانک مرکزی است. اکنون دیگر میتوان دریافت که پایه پولی چیست. پول پر قدرت یا پایه پولی به زبان ساده عبارت است از جمع اسکناس، مسکوکات و سپردههایی که نزد بانک مرکزی قرار دارد. منظور از مسکوکات همان پولهای فلزی یا سکه است. در واقع بانک مرکزی اقدام به انتشار منابعی میکند تا آنها را در اختیار بانکهای تجاری قرار دهد.
بانکها به کمک این منابع و با خلق پول بانکی میتوانند حجم پول را گسترش دهند. پایه پولی را میتوان از دو منظر بررسی کرد. یکی از دید منابع و دیگری از منظر مصارف. به این ترتیب قادر خواهیم بود با استفاده از فرمول پایه پولی، آن را محاسبه کنیم. اکنون قصد داریم به معرفی منابع پایه پولی بپردازیم.

منابع پایه پولی :
* ذخایر طلا ، اولین منبع پایه پولی
* داراییهای خارجی، دومین منبع پایه پولی
* دارایی ترازنامه، سومین منبع پایه پولی
* بانکهای بدهکار، منبع چهارم پایه پولی
* آخرین منبع پایه پولی، خالص سایر داراییهای بانک مرکزی
طلا، اولین منبع پایه پولی
اولین منبع پایه پولی، ذخیره طلا است. روشن است که بانک مرکزی معدن طلا ندارد، بنابراین وقتی در ترازنامه آن معادل یک مبلغ ریالی ذخایر طلا مثبت میشود، مفهوم آن این است که بانک مرکزی به عنوان تنظیم کننده جریان پول کشور، در ازای دریافت این مقدار طلا، معادل ریالی آن پول را به صاحبان طلا داده است. بنابراین معادل این مقدار واحد پولی، پول به بیرون از بانک مرکزی انتشار یافته و پایه پولی زیاد شده است.
داراییهای خارجی، دومین منبع پایه پولی
دومین منبع پایه پولی، خالص داراییهای خارجی بانک مرکزی است. وقتی ارزهای خارجی برای تبدیل شدن به معادل ریالی آنها به بانک مرکزی منتقل میشوند، معادل ریالی آن پول از بانک مرکزی خارج میشود؛ یعنی پول پرقدرت از بانک مرکزی نشر پیدا میکند. در حقیقت بانک مرکزی ارز میگیرد و ریال تحویل میدهد. بانک مرکزی میتواند با تغییر در خالص داراییهای خارجی خود در بازار ارز دخالت کند.
سومین منبع پایه پولی، دارایی ترازنامه
خالص داراییهای ترازنامه بانک مرکزی، سومین منبع پایه پولی است. در حقیقت، خالص دارایی ترازنامه، میزان خالص بدهی دولت به بانک مرکزی است. در کشورهایی که بانک مرکزی استقلال ندارد یا نظام مالیاتی بسیار ضعیف است، دولت برای تامین کسری بودجه خود از بانک مرکزی قرض میگیرد و کسری خود را پولی میکند. اما در کشورهایی که بانک مرکزی استقلال دارد، این بانک برای تنظیمات مناسب پول و نقدینگی، اوراق قرضه دولتی که در دست مردم هستند را خریداری کرده یا میفروشد.
میتوان این طور نتیجه گرفت که تغییر در مانده بدهی دولت به بانک مرکزی، انعکاس دهنده تنظیمات مناسب پولی توسط این بانک است. مثلا اگر بانک مرکزی تشخیص دهد که برای تامین کارایی پولی معاملات باید حجم پول در جریان، افزایش یابد از طریق خرید اوراق قرضه دولتی که قبلا به مردم فروخته شده بودند این کار را انجام میدهد. به همین ترتیب اگر تشخیص دهد که پول در جریان، باید کاهش یابد مقداری از اوراق قرضه دولتی خود را می فروشد و در ازای آن از مردم پول میگیرد. این پول که از بیرون وارد بانک مرکزی میشود همانند کاهش پایه پولی عمل میکند.
منبع چهارم پایه پولی، بانکهای بدهکار
چهارمین منبع داراییهای بانک مرکزی، مانده بدهی بانکها به این بانک است. بانک مرکزی به سیستم بانکی وام میدهد. در صورتی که نیاز بخش خصوصی به وام زیاد باشد و نرخ بهره بازار، بیشتر از نرخ تنزیل از بانک مرکزی باشد، در نهایت بانکها درخواست وام خود را به بانک مرکزی تقدیم میکنند. پول وام گرفته شده از بانک مرکزی برای بخش خصوصی، همان پول پر قدرت است که میتواند به وسیله خلق اعتبار به چند برابر تبدیل شود.
خالص داراییها، پنجمین و آخرین منبع پایه پولی
پنجمین منبع مربوط به خالص سایر داراییهای بانک مرکزی است که با کسر سایر بدهیها، ودیعه ثبت سفارش کالاهای بخش غیر دولتی، پیش پرداخت اعتبارات اسنادی بخش دولتی و حساب سرمایه از سایر داراییها به دست میآید. در نظام پولی، عرضه پول، فرآیند پیچیدهای است و برآیند رفتارهای متقابل چهار گروه از عاملهای مؤثر بر آن، شامل بانک مرکزی، بانکهای تجاری و تخصصی، سپردهگذاران و دریافتکنندگان وام میشوند. در همه اقتصادهایی که استقلال نسبی سیاستهای پولی از سیاستهای مالی پذیرفته شده است، کنترل بانک مرکزی بر پایه پولی، اهرم اصلی مقامات پولی کشور برای تأثیرگذاری بر اقتصاد، حفظ ارزش پول ملی و حفظ ثبات اقتصادی داخلی و خارجی است.

گفتیم که پایه پولی به زبان ساده به اسکناس و مسکوکات در جریان گفته میشود. منظور از «در جریان» این است که این بخش از اسکناسها و مسکوکات در صندوق بانک مرکزی موجود نیست. همچنین باید ذخایر سیستم بانکی را که نزد بانک مرکزی است، در محاسبات دخیل کرد. این ذخایر شامل ذخایر قانونی یا ذخایر اضافی خواهند بود. به این ترتیب فرمول پایه پولی به این شکل خواهد بود:
B = (N-C1) + TR
در این فرمول متغیرها عبارتاند از:
B: پایه پولی
N-C1: بخشی از اسکناس و مسکوکات که خارج از بانک مرکزی است
TR: کل ذخایر سیستم بانکی
موجودی سکه و اسکناس (C1) دومین قلم از داراییهای موجود در ترازنامه بانک مرکزی به شمار میرود. این میزان سکه و اسکناس در صندوق بانک مرکزی برای فعالیتهای جاری این بانک نگهداری میشود. نخستین قلم از بدهیهای ترازنامه نیز به اسکناس و مسکوک (N) مربوط است. اما دومین مورد از این بدهیها، مربوط به ذخایر سیستم بانکی (Total Reserves) است.
نکته
با توجه به معادله بالا، ممکن است بانک مرکزی دست به فعالیتی بزند که افزایش (N-C1) را در پی داشته باشد. به این ترتیب سکه و اسکناس به طور مستقیم به میزان بیشتری منتشر میشوند. در نتیجه عرضه پول افزایش پیدا میکند.
به علاوه اگر فعالیت بانک مرکزی به شکلی باشد که موجب افزایش TR شود، ذخایر اضافی سیستم بانکی زیاد میشوند. به این ترتیب قدرت وام، اعتباردهی و خلق سپردههای جاری برای سیستم بانکی بیشتر میشود. این مسئله موجب افزایش عرضه پول میشود.
این دو فاکتور در بدهیهای ترازنامهای بانک مرکزی، نقش پررنگی دارند. حال اگر کسی از شما پرسید پایه پولی چیست میتوانید در پاسخ، به همین دو فاکتور اشاره کنید. در بیان پایه پولی به زبان ساده میتوان چنین گفت: هر یک ریال پایه پولی میتواند ذخایر پولی (TR) باشد که خود موجب ایجاد چندین ریال حساب سپرده دیداری (پول) میشود. اگر هم خود ذخیره پولی نباشد میتواند به طور مستقیم در مبادلات استفاده شود (N-C1). البته سکه و اسکناس در جریان به خودی خود میتواند موجب ایجاد چندین ریال حساب سپرده دیداری یا همان پول شود. حال میتوان دریافت که مراد از پول پرقدرت چیست.

مقايسه روند درامدها و هزينه هاي دولتها از سال ١٣٩٠!
اقتصاد ايران معتاد كسري بودجه است! يك دهه بعد از تحريم ها اقتصاد ايران هر روز هزينه هايش بر درامدش فزوني دارد!

تراز عملیاتی در بودجه ۱۴۰۰ چقدر است؟ به سادهترین زبان «تراز عملیاتی بودجه» یعنی درآمدهای غیر نفتی منهای هزینههای جاری؛ یعنی خارج از فروش نفت و درآمدهای نفتی آیا دخل و خرج دولتها همخوانی دارد یا نه؟ اگر هزینههای جاری دولت بیش از درآمدهای غیر نفتی و یا پایدار آن (مالیات، درآمدهای گمرکی و...) باشد تراز عملیاتی منفی و اگر کمتر باشد تراز عملیاتی مثبت میشود. در جدول زیر جزئیات این موضوع آمده است. دولت منابعی شامل انواع درآمدها (مالیات، گمرک و...)، واگذاری داراییهای سرمایهای و واگذاری داراییهای مالی در اختیار دارد. بر اساس آمار و ارقام مربوط به درآمدها و هزینهها در سال جاری کل درآمدهای دولت ۴۵۴۸ هزار میلیارد ریال برآورد شده است. در بخش هزینهها نیز دولت قرار است در سال کنونی ۹۱۸۹ هزار میلیارد ریال هزینه کند. مهمترین هزینههای دولت در این بخش عبارت است از پرداخت حقوق و دستمزد کارکنان و کارمندان دولت، پرداخت یارانه و کمک به صندوقهای بازنشستگی و به طور کلی کمک به بهبود رفاه اجتماعی. وقتی درآمدها و هزینهها را کنار همدیگر قرار میدهیم مشخص است که تراز عملیاتی سال جاری منفی ۴۶۴۱ هزار میلیارد ریال است.

پیام بودجه منهای اوراق
رئیس سازمان بورس دوشنبه هفته جاری، در مصاحبهای خبر داد که دولت در 40روز گذشته اقدام به فروش اوراق نکرده است. پیشتر نیز وزیر اقتصاد از تامین مالی بودجه مهرماه، بدون استقراض و فروش اوراق خبر داده بود. با این همه بهزعم صاحبنظران در شرایط موجود، بهترین راهحل برای تامین مالی کسری بودجه، فروش اوراق خواهد بود.
حال سوال اصلی این است که دولت چگونه توانسته هزینههای بودجه ماه مهر را تامین کند؟ به طور کلی، دولت پنج سناریو برای تامین مالی هزینههای خود دارد؛ «فروش اوراق مالی»، «افزایش صادرات نفتی»، «استقراض مستقیم از بانک مرکزی»، «استقراض غیرمستقیم از بانک مرکزی از طریق فشار به بانکها» و «استفاده از منابع صندوق توسعه ملی»، پنج راهحل دولت برای تامین مالی هستند. با توجه به اینکه درآمدهای نفتی دولت در ماههای گذشته تغییر معناداری نکرده و استفاده از فروش اوراق از دستور کار خارج شده است، به نظر میرسد تامین مالی از طریق استقراض مستقیم و غیرمستقیم از بانک مرکزی و همچنین منابع صندوق توسعه انجام شده است. به باور اقتصاددانان، این سه گزینه در بلندمدت سبب افزایش نقدینگی و تشدید تورم در کشور میشوند. بنابراین، فروش اوراق بهترین گزینه در شرایط موجود خواهد بود. البته اوراق در اقتصاد مزایای فراوانی ایجاد میکند. به عنوان نمونه، اوراق پولی میتواند ابزاری در دسترس بانک مرکزی برای کنترل نرخ بهره باشد. همه اینها نشان از آن دارد که حذف سیاست فروش اوراق در کنار عدمتغییر در وضعیت هزینه-درآمد بودجه خبر خوبی برای اقتصاد ایران نیست.
منبع:دنیای اقتصاد

کسری در بودجه انبساطی
به گفته مقامات دولتی و وزارت اقتصاد، در بودجه دولت تعهدات زیادی وجود دارد که متناسب با درآمدها نیست. رشد بیش از 100درصدی هزینههای دولت در سالجاری نسبت به سال گذشته در کنار عدمتغییر درآمدهای پایدار دولت نشان از آن دارد که بودجه سالجاری دارای کسری زیادی است. این امر از ابتدا نیز برای بسیاری از صاحبنظران اقتصادی مسجل بود، اما دولت و مجلس در سال گذشته به طور کاملا هماهنگ اقدام به افزایش بیرویه هزینهها کردند. بر اساس اعلام مرکز پژوهشها، کسری بودجه سالجاری حدود 300هزار میلیارد تومان تخمین زده شده که این امر نشان از تایید کسری بودجه دولت از طرف نهادهای پژوهشی حاکمیتی نیز دارد. این حجم از کسری بودجه در شرایط انتظارات تورمی موجود مطمئنا برای اقتصاد ایران متناسب و منطقی نیست، اما با در نظر گرفتن این امر که کسری بودجه وجود دارد، تنها راهحل برای تامین این کسری، فروش اوراق خواهد بود. با این حال به گفته مقامات دولتی در یک ماه و نیم گذشته، دولت به این امر اهتمام جدی نداشته است.

حبس اوراق در پاییز
وزیر اقتصاد اوایل ماه گذشته در توییتی عنوان کرد که «دولت سیزدهم در شهریور بدون یکریال استقراض جدید از بانک مرکزی توانست بودجه خود را تامین کند و زودتر از پایان شهریور حقوق کارکنان دولت واریز شد.» مدتی نگذشت که همتی، رئیس اسبق بانک مرکزی به این سخنان وزیر اقتصاد پاسخ داد. او در این باره در توییتر نوشت: «اعلام شد که از شهریورماه هیچگونه استقراضی از بانک مرکزی نبوده است. خوب است بدانیم تامین کسری از طریق فشار به بانکها و صندوقهای آنها نیز به اضافهبرداشت سنگین از بانک مرکزی منجر میشود که شده است. نتیجه، استقراض غیرمستقیم و بسط پایه پولی است. آمارهای پولی پایان مهرماه مشخص میکند!» چند روز پس از سخنان همتی در توییتر، خاندوزی به سخنان او پاسخ داد و نوشت: «در شرایطی که کشور با کسری بودجه بیسابقه، تحویل دولت سیزدهم شده بود، به لطف خدا در مهرماه مخارج دولت «بدون هیچ انتشار اوراق بدهی جدید» تامین شد.» این پرسش و پاسخ توییتری بین وزیر اقتصاد و رئیس اسبق بانک مرکزی نشان از آن دارد که همچنان کسری بودجه مهمترین مساله دولت است و دولت از راههای متنوعی برای تامین این کسری استفاده کرده است. دو روز قبل نیز رئیس سازمان بورس عنوان کرد که در 40روز گذشته، دولت فروش اوراقی نداشته است. عشقی در این باره گفت: «بخش عمده تامین کسری بودجه دولت از محل مولدسازی داراییها خواهد بود. دولت در 40روز گذشته حتی یکریال اوراق در بازار سرمایه نفروخته است.» همه اینها نشان از آن دارد که دولت از فروش اوراق برای تامین مالی استفاده نکرده و از راههای دیگر تامین مالی کرده است.

تمام عواملی که پایه پولی را افزایش میدهند، منجر به افزایش حجم پول میشوند. به این ترتیب مقدار تغییر در عرضه پول برابر با ضریب فزاینده پول ضربدر تغییر پایه پولی است. به عبارت دیگر میتوان از عوامل زیر در تغییر حجم پول نام برد:
- پایه پولی H
- نسبت اسکناس به سپرده cd
- نرخ ذخیره قانونی rr
- نرخ ذخیره اضافی er
- cd بیان میکند که مردم در انجام معاملات خود تا چه حد از اسکناس و تا چه میزان از چک استفاده میکنند. چنانچه مردم بیشتر پول خود را به صورت اسکناس نگهداری کنند، سپرده دیداری کمتر خواهد بود. به این ترتیب بانکها برای وام دادن منابع کمتری دارند. در این صورت حجم پول کم میشود.
- rr نرخ ذخیره قانونی است. اگر بانک مرکزی این نرخ را افزایش دهد، به ازای مقادیر مشخصی از سپرده دیداری که نزد بانکهای تجاری دارد، ذخایر قانونی بیشتری طلب میکند. به این ترتیب بخش کمتری از منابعی که توسط این سپردهها به دست آمده به وام اختصاص مییابد. در نتیجه مشخص است که ضریب تکاثر خلق پول و در پی آن حجم پول با کاهش مواجه خواهد شد.
- er نشان میدهد که اگر بانکهای تجاری به ازای مقادیر مشخصی از سپردههای دیداری اقدام به نگهداری ذخایر اضافی بیشتر کنند، مقدار کمتری از منابعی که از طریق سپردههای دیداری به دست میآید صرف وام خواهد شد. به این ترتیب اعتبار کمتری به وامگیرندگان تعلق پیدا میکند.

زمانی که بانک مرکزی پایه پولی را با انتشار اسکناس افزایش میدهد و یک ریال منتشر میکند، در حقیقت بیش از یک ریال پول ایجاد میشود. این امر به دلیل سپردهگذاری مردم در بانکهای تجاری و همچنین اعطای وامهای بانکی است. پس خلق پول ضریبی تکاثری دارد. به این ترتیب تغییرات پایه پولی منجر به تغییرات حجم یا عرضه پول میشود.
حال باید دید نقش بانک مرکزی در تغییرات پایه پولی چیست. بانک مرکزی اسکناس را منتشر میکند. به این ترتیب مقداری پول را به گردش میاندازد. سپس مردم بخشی از پول جدید را در قالب اسکناس برای خود نگه میدارند. مابقی آن را به صورت سپرده بانکی در بانکهای تجاری نگهداری میکنند. پس مشخص است که با ایجاد پول جدید، بخشی از آن در حساب بانکهای تجاری سپردهگذاری میشود. بانک نیز بخشی از این سپردهها را نزد خود نگاه میدارد. سپس بقیه را به صورت وام به وامگیرندگان میدهد.
همین اعطای وام خود به منزله ایجاد یک پول جدید اعتباری است. چرا که سپردهگذار اصلی میتواند پول خود را برداشت کند و از آن استفاده کند. همچنین وامگیرنده هم میتواند از یک وسیله پرداخت ایجاد شده استفاده کند. وسیلهای که منشا آن اعتبار موجود در بانکهای تجاری است. به این ترتیب مشخص است که پول جدید اعتباری خلق میشود.






