یادگیری معکوس (Flipped learning) یک رویکرد آموزشی است که نقشهای معلم و دانش‌آموز را در فرآیند یادگیری عوض می‌کند. در این روش، دانش‌آموزان به‌طور معمول خودمختارانه و مستقل به مطالب آموزشی مرتبط با درس دسترسی پیدا می‌کنند و محتوای آموزشی را قبل از کلاس درس مطالعه می‌کنند. در این حالت، زمان کلاس درس برای بحث و بررسی مفاهیم پیچیده‌تر، حل مسائل عملی، تبادل نظر و هم‌فکری بیشتری به کار می‌رود.

در دوران هوش مصنوعی، اعمال یادگیری معکوس می‌تواند به نحوه‌های مختلفی بهبود بخشیده و فواید زیر را داشته باشد:

1. فعالیت و مشارکت بیشتر دانش‌آموزان: با ترکیب تکنولوژی و منابع آموزشی آنلاین، دانش‌آموزان از قبل کلاس درس می‌توانند به مطالب آموزشی دسترسی پیدا کنند و زمان کلاس درس برای بحث و تبادل نظر فعال‌تری استفاده شود.

2. تناسب با روند فناوری: با توجه به پیشرفت‌های هوش مصنوعی و فناوری‌های آموزشی، به‌خصوص اطلاعات کمک‌هوشی و تجزیه و تحلیل داده‌ها، می‌توان روش‌های هوشمندانه‌تری برای ارتقاء یادگیری معکوس به‌کار برد.

3. تعامل گسترده‌تر: کلاس‌های یادگیری معکوس باعث می‌شوند که دانش‌آموزان بیشتر در فرآیند یادگیری خود مشارکت کنند و با هم تعامل داشته باشند. این باعث تقویت مهارت‌های ارتباطی و هم‌فکری در دانش‌آموزان می‌شود.

4. انعطاف‌پذیری زمانی: دانش‌آموزان می‌توانند با توجه به نیازها و شرایط شخصی خود، زمانی که مطالب آموزشی را مطالعه می‌کنند را تعیین کنند. این انعطاف‌پذیری باعث می‌شود که فرآیند یادگیری برای آن‌ها مطابق با شرایط و زمان‌های بهتری صورت گیرد.

5. بهینه‌سازی تمرین و تکرار: با توجه به اینکه دانش‌آموزان مطالب را پیش از کلاس مطالعه می‌کنند، کلاس درس به‌عنوان فرصتی برای تکرار و تمرین مفاهیم یادگرفته‌شده استفاده می‌شود، که باعث تثبیت بهتر مطالب می‌شود.

6. نظارت و ارزیابی فرآیند یادگیری: به‌واسطه استفاده از فناوری‌های آموزشی، امکان نظارت و ارزیابی دقیق‌تر فرآیند یادگیری دانش‌آموزان و پیشرفت‌هایشان فراهم می‌شود. این اطلاعات به معلمان کمک می‌کند تا بهترین راه‌های یادگیری را برای دانش‌آموزان تعیین کنند.

بنابراین، یادگیری معکوس در دوران هوش مصنوعی بهبود فرآیند آموزش و یادگیری دانش‌آموزان را ایجاد کرده و از امکانات و پتانسیل‌های فناوری‌های هوش مصنوعی بهره‌برداری می‌کند.