داستانی کوتاه به قلم یک کار آفرین ؛

زمان لازم برای مطالعه : 3 دقیقه  | آخرین تاریخ به روزرسانی : 1 دی ماه 1400 | تعداد بازدید: مخفی 

سکانس اول (گذشته) ؛

به محض ورودم به دنیای کسب وکار شروع شد ...  ؛

هر روز آماری رو میشنیدیم و یا میخوندم که حاکی از پایان تلخی برای کارآفرینان جسور و کسب کارشون ،آن هم با ایده هایی ناب بود . آماری که می گفت بالای 90 درصد از کسب وکار های کوچک و نوپا بیشتر از 8 سال دوام نمیارن ،تازه اگر همان ماه یا سال اول از هم نپاشند .

همیشه اولین سوالم بعد شنیدن خبر شکست استارت آپ هایی  حتی خودم از مخاطباشون بودم این بود که چرا ، چرا یک کسب وکار که ایده و محصول خوبی داشت به این راحتی به یک پایان تلخ ختم می شود .

راستش را بخواهید به دنبال جواب نرفتم ؛

به خودم باور داشتم ،آموزش های زیادی دیده بودم و همیشه به دنبال یادگیری بودم .به گمتن خودم ،من به چم و خم کسب وکار مسلط بودم و مغرور به اینکه سرنوشت من با آن 90 درصد فرق خواهد کرد.(اینها را یک من 16 ساله می گفت ._. )

زمان  گذشت ؛

کسب وکار اولم در همان 3 ماه اول  ،

کسب وکار دومم در 6 ماه ،

کسب وکار سومم در 11 ماه  ،

کسب وکار چهارمم در 2 سال و 4 ماه ،

کسب وکار پنجمم در 1 سال و 5 ماه  ،

همگی به همان سرنوشت 90 درصد درچار شدند .

اون نوجوان 16 ساله ،21 ساله شد و درس های زیادی گرفت اما هنوز به جواب نرسیده بود .کسب وکارو یعد از این 5 سال خیلی بیشتر می شناخت .برندسازی ،بازاریابی ،نیروی انسانی ،فروش و ... همه بخش های یک کسب وکار را می شناخت . ااما مشکل از کجا بود ؟ ( این 4 سال پیش من بود )

سکانس دوم (حال) ؛

بریده بودم  اما هنوز هم امید داشتم ولی دیگه نمیخواستم بی گدار به آب بزنم ،تصمیم بزرگی گرفتم .اینکه کشفش کنم ، چیو ؟ جواب اینکه  چطور کسب وکاری خلق کنم که کمترین ریسک شکست رو داشته باشه .میدونستم جواب این سوال در محصول یک کسب وکار  نیست و باید در سیستم و فرآیند های کسب و کار به جوابم برسم . 

کشف می شود ؛

بعد از 4 سال مطالعه و پیگری و در کنار اینها فعالیت به عنوان یک مشاور کسب وکار های کوچک و آنالیز،بررسی و دادن راه حل به بیش از 30 کسب وکار به صورت مستقیم و بیش از 100 کسب وکار در قالب کیس استادی به مدلی از کسب وکار رسیدم که به باور خودم  کم ریسک ترین ، کم هزینه ترین ، قطعی ترین و درنهایت بهترین راه برای موفقیت کسب وکار است . 

کارخانه محتوا ( content inc)  ؛

قطعا من برای خلق یک ماشین به خودم زحمت اختراع دوباره چرخ از صفر را نمی دهم ولی به بهینه سازی تمام قطعات برای رسیدن به اون چیزی که میخوام نیاز دارم  . کارخانه  محتوا، همان مدل کسب وکاری که از آن صحبت میکنم .

خیلی از بزرگان کسب و کار ( اشخاص و برندها )در حال استفاده از آن هستند و خیلی ها هم از آن صحبت می کنند . حتی جو پلیتزی ( پدر بازاریابی محتوایی در غرب  ) کتابی به همین اسم نوشته و در آن مثال های زیادی از کسب و کار هایی که بر همین پایه بنا شده اند را بیان کرده . کارخانه محتوا مدل کسب وکاریست که آزمون های کارآمدی را به خوبی پشت سر گذاشته و با توجه به مخاطب هوشمند امروز ضرورت وجود خود را  در هرکسب وکاری به خوبی عیان کرده  است . 

کارخانه محتوا +من  ؛

گفتم ،من به دنبال خلق این مدل از صفر نبودم ولی چیزی که تصمیم به نشر آن در قالب های محتوایی متفاوت دارم حاصل در کنار هم قرارگیری دانش و تجربه من و آنچه  که تا به حال از این مدل کسب وکار کشف کرده  ام  است و نه صرفا بیان حرف های دیگران  . 

کارخانه محتوا +من=مسیر  ؛

این کنار هم قرار گیری منجرب به خلق مسیری برای شروع  یک کسب وکار از نقطه صفر و رساندن به سود دهی پایدار   و همچنین شکل گیری دارایی های با ارزشی از جمله یک پایگاه داده از مخاطبان جاویژه آن کسب وکار  شده است .

مسیری که از همه جا میتوانی واردش شوی  ؛

مسیری که از آن صحبت میکنم نه فقط برای شروع  یک کسب وکار بلکه  برای بازسازی ،رشد و توسعه یک کسب و کار موجود برحسب آنچه مخاطب هوشمند عصر حاضر نیاز دارد ،نیز کاملا ضروری و کاربردی است .

سکانس سوم (آینده) ؛

از آنجایی که من ماموریت خودم را آگاهی بخشی برای رشد جامعه ام میدانم همیشه سعی کرده ام آنچه را میاموزم و کشف میکنم به شرط ارزشمندی به دیگران منتقل کنم و در آن راستا آگاهی بخشی داشته باشم. در مورد مدل کسب وکار کار محتوا و قدرت محتوای عالی هم من به این نتیجه رسیدم که آنقدر با ارزش اند که بخش زیادی از عمر خودم درحال و آینده را به بهینه سازی این دانش و آگاهی بخشی در این مورد آن  بپردازم . 

پس اگر با من همراه شوی  ؛

در این کارگاه 6 ساعته همراه با من به قدرت محتوا ایمان خواهد آورد و سپس در قالب یک پروژه تمرینی به صورت کاربردی فرآیند ایجاد یک کارخانه محتوا را تجربه خواهید کرد و در نهایت شما  به صورت اصولی آگاهی لازم را برای گام برداشتن در مسیرخلق یک کسب وکار بر پایه محتوا عالی را بدست میاورید .

اما چرا باید با من همراه شوی  ؛

اگربنیانگذار یا عضوی از یک کسب وکار کوچکی ،یا شایدم به دنبال راه اندازی یک کسب وکار استارت آپی باید بدونی مخاطب های کسب و کارت امروز هوشمند تر از همیشه شدن و اونها هستند که انتخاب میکنن که با تو و کسب وکارت رابطه داشته باشند برخلاف گذشته ای نه چندان دور که بیشتر دانش های کسب وکاری که می شناسید از آن نشئات کرفته اند .بله در عصر سرعت  و تحول به سر میبریم ،نه فقط در تکنولوژی بلکه  در تغییر دانش ها و راه حل ها . اگر میخواهد بیشتر این مخاطب هوشمند را بشناسید و دانش لازم برای  ایجاد رابطه و تعامل مثبت با آن را فرا بگیرید من میتوانم به شما کمک کنم .

چرا من   ؛

قطعا درصد زیادی از اطلاعاتی که با من مرور خواهیم کرد را میتوانید به سادگی در کتاب ها و منابع معتبر دیگر به دست بیاورید .

پس ویژگی همراهی با من چیست؟ مسیر 

بله مسیر ،من همه اطلاعات  لازم برای رسیدن به اهداف این کارگاه را با استفاده از کتاب ها و منابع معتبر  + دانش و تجربیات خودم از این داستان را جمع آوری  کرده ام و درقالب یک مسیر با گام هایی کاملا اصولی و کاربردی  با همراهی خودم به عنوان یک مربی به شکل یک پروژی عملی به شما خواهم آموخت تا آگاهی لازم برای شروع  و ادمه  دادن این مسیر را بدست بیاورید .

من (خودمونی طورش )  ؛

اما راستی این منی که ازش صحبت میکنم کیه؟  ایمان دانشگر جوان 25 ساله  ای که عاشق کسب وکار و به خصوص بازاریابی است . رویایش رشد آگاهی اجتماع تا رسیدن به  حقوق انسانی . ماموریتش آگاهی دادن از جنس کسب وکار به خصوص بازاریابی  + مفاهیم فرهنگی و اجتماعی  . استراتژی اش  کارخانه  محتوا . تاکتیکش خلق محتوای عالی  به طور صادقانه .

من (حرفه ای طورش )  ؛

ایمان دانشگر

مدیر ارشد محتوا

پژوهشگر حوزه بازاریابی و تحول دیجیتال  .

بلاگر در حوزه کسب وکار 

خوب این داستان  من بود برای کسی که دوست داره یه تغییر بزرگ و رو به جلو در زندگی شخصی و کاریش داشته باشه . احتمالا شنیدین میگن بنویسین تا بمانید . راستش بهش باور دارم و البته میخونم محتوا تولید کن تا بمانی  . اگه میخوای موندگار بشی باید یاد بگیری محتوا خلق کنی و اینم بدون محتوا صرفا متن نیست و محتوا انوع  داره . هر محتوایی هم  تو رو موندگار نمیکنه ،محتوا باید عالی باشه ، همراهم  شد ی میگم بهت  محتوای عالی چیه .   منتظرتم . 

نوشته شده با توسط

ایمان دانشگر