فناوری به عنوان مهمترین دارایی نامشهود شرکتها از اهمیت بالایی در مسائل جاری سازمان برخوردار است. مدیریت صحیح بر  فناوری عامل خلق ثروت از آن است در غیر این صورت به خودی خود باعث خلق ثروت نمی­شود. مدیریت فناوری شامل تمام فعالیت­ها، از مالکیت فکری گرفته تا مدیریت بر فرآیند تجاری سازی و زمان بندی ورود محصول نوآورانه است تا بیشترین منفعت مادی و معنوی برای سازمان حاصل شود. در این بین قیمت­گذاری عادلانه فناوری که بتواند بیشترین سود را نصیب سازمان نماید اهمیت فراوانی دارد.

رویکردها و روش های متنوعی تا کنون برای قیمت گذاری تکنولوژی معرفی و به کار گرفته شده اند. اگرچه این تعدد و توجه خاص به مبانی و روشهای ارزش گذاری نشان از اهمیت عملی و نظری بحث حاضر دارد، با این حال هنوز هم محدودیت ها و مشکلات بسیاری در تئوری و عمل وجود دارد وحل نشده است که این خود دلیلی بر دشواری و پیچیدگی و در برخی موارد ابهام در انجام ارزش گذاری تکنولوژی می باشد. می توان گفت تعیین ارزش تکنولوژی به یک یا چند دلیل از دلایل زیر ممکن است نیاز باشد:

1. رتبه بندی و انتخاب تعداد محدودی از پروژه های پیشنهاد شده به دلیل وجود منابع کمیاب
2. تصمیم گیری راجع به اجرا یا عدم اجراء فاز بعدی تحقیق و توسعه تکنولوژی
3. تهیه بخشی از اطلاعات موردن نیاز برای جذب سرمایه­های خصوصی یا کمک های دولتی (قیمت‌گذاری، سبب ارائه موقعیت مالی شرکت جهت تصمیم­گیری وام دهندگان خواهد شد)
4. تعیین نرخ حق الامتیاز در قراد دادهای اعطاء امتیاز
5. تعیین سهم شرکا در یک قرارداد سرمایه گذاری خطرپذیر یا همکاری تکنولوژیکی
6. تصمیم برای سرمایه­گذاری جدید نیازمند قیمت­گذاری تکنولوژی است.
7. ارزش‌گذاری، باعث تقویت ترازنامه و تعیین ارزش واقعی و خالص هر سهم می­شود.
8. قیمت‌گذاری، به امر تصمیم‌گیری برای ساخت یا خرید تکنولوژی کمک می­کند.

ویژگی‌های یک قیمت مناسب عبارتند از:

• در توان مشتريان باشد.
• در راستاي اهداف و استراتژي‌هاي سازمان باشد.
• با شرايط بازار هم خوانی داشته باشد و منجر به افزايش توان رقابتي سازمان و ارتقاء جايگاه سازمان در بازار شود.
• سود معقولي را نصيب سازمان نمايد و توانايي مالي سازمان را براي فعاليت‌هاي آينده توسعه دهد. به معنی حداکثر کردن سود سازمان با توجه به استراتژی­ها