


وبینار تجزیه و تحلیل صورتهای مالی شرکتهای بورسی
برگزار شده
وبینار تجزیه و تحلیل صورتهای مالی شرکتهای بورسی
برگزار شده
توضیحات
تجزیه و تحلیل صورتهای مالی شرکتهای بورسی
صورتهای مالی شرکتها ناگفته های زیادی دارند و کاش سرمایه گذاران با کمی صرف زمان درک درستی از اعداد و ارقام این صورتها می یافتند، یکی از بهترین روشها برای سرمایه گذاران ارزشی و رشد محور و حتی نوسان گیر درکی عمیق و اجرایی از داده های صورتهای مالیست و نه نسبتهای مالی!
درک ساختار سرمایه شرکت و ارتباط آن با بازدهی آتی سهام و این نکته که چگونه باید از این داده ها برای ایجاد ثروت و سرمایه گذاری موثر بهره برد از مواردی است که به سبب عدم آشنایی بسیاری با انها بسیاری مسیر های پر ریسک و بدون بازده را بر می گزینند و نتیجه با تصورات فاصله بسیار دارد.
در همین راستا برای اولین بار با رویکردی بسیار جدید در آکادمی مولوی این وبینار برگزار خواهد شد و موارد زیر را با مطالعه موردی شرکتهای بورسی به تماشا خواهیم نشست، مسیر ما بدین گونه است:
ساختار سرمایه شرکت چیست و چگونه به ما در انتخاب شرکتی مناسب برای سرمایه گذاری کمک می کند؟
تغییرات ساختار سرمایه با تورم در اقتصاد ایران در شرکتهای بورسی را چگونه بررسی کنیم؟
بازده ساختار سرمایه و تحلیل آن را چگونه انجام دهیم؟
پتانسیل رشد پایدار شرکت بورسی چیست؟
نحوه محاسبه پتانسیل رشد پایدار شرکت چگونه است و چه تاثیری بر مدل سرمایه گذاری ما دارد؟
تحلیل حاشیه سود شرکتهای بورسی و رابطه آن با استراتژی سرمایه گذاری در بورس
گردش دارایی شرکتهای بورسی چیست؟ و چگونه می تواند نجات دهنده سرمایه گذاری ما باشد؟
آیا P/E ملاک مناسبی برای سرمایه گذاری سهام است؟
بازده دارایی های ROA شرکتهای بورسی را چگونه با هم بسنجیم؟
آیا بازده حقوق صاحبان سهام ROE ابزار مفیدی برای سنجش کارامدی است؟
استراتژی سود تقسیمی DPS شرکتها چه تاثیری بر ریسک سرمایه گذاری ما دارد؟
مدل سرمایه در گردش شرکتهای بورسی چگونه می تواند به ما در خصوص آینده شرکت آگاهی بدهد؟
صورتهای مالی را چگونه در ارزشگذاری شرکت های بورسی استفاده کنیم؟
تاثیر روند های کلان اقتصادی همانند تورم، بهره بر بصورتهای مالی را چگونه رصد کنیم؟
تاثیر نوسانات نرخ ارز بر روی صورتهای مالی را چگونه پیش بینی کنیم؟
مدیریت ریسک و صورتهای مالی شرکتها
چرخه های عملیاتی و رابطه آن با سرمایه در گردش و حاشیه سود چگونه است؟
چگونه سهام های شرکت هایی را که می خواهیم در آنها سرمایه گذاری کنیم ربته بندی نماییم تا بهترینشان را انتخاب کنیم؟

در کوتاه مدت هموراه پایایی روند ورود نقدینگی حقیقی و حقوقی می تواند به ما حضور در بازار و نحوه حضور در بازار اشارات مهمی داشته باشد

کیفیت سودآوری چیست؟
این روزها شرکتهای بورسی سوداور زیادی در بازار سرمایه ایران حضور دارند با حاشیه سود هایی بالا
مثلا در صنعت پتروشیمی شاهد حاشیه سودهایی از ۲۰٪ تا ۱۲۰٪ هستیم.
اما سوال اینجاست که آیا این سودها کیفیت دارد؟
کیفیت سوداوری ابعاد زیادی دارد
یکی از مهمترین آنها نحوه کسب بازده از ساختار سرمایه شرکت است.
هر چقدر شرکتی با مهارت بیشتری ساختار سرمایه اش را متوازن کند و با تغییرات در اقتصاد کلان همسان شود و به بیان حرفه ای های مالی تطبیق پذیر باشد می تواند بازده بالاتری را ایجاد نماید.
در حال تفاوت بین شرکتهای پتروشیمی از زمین تا آسمان است.
برای تمرین به لیست پتروشیمی های زیر نگاهی بیاندازید و ببینید ساختار سرمایه آنها چگونه با اقتصاد ایران تطبیق یافته اند.
آریا ساسول
تندگویان
شفن
شخارک
نتایج بسیار جالب خواهد بود

تعریف درجه اهرم مالی چیست؟
نسبتی که حساسیت سود هر سهم شرکت را نسبت به نوسانات درآمد عملیاتی اش، درنتیجه تغییرات ساختار سرمایه اندازهگیری میکند. درجه اهرم مالی DFL درصد تغییر EPS را برای یک واحد تغییر در درآمدها قبل از بهره و مالیات (EBIT) اندازه میگیرد
این نسبت نشان میدهد که هر چه درجه اهرم مالی بالاتر باشد، EPS نوسان پذیر تر است. ازآنجاییکه بهره (I) یک هزینه ثابت است، اهرم سودها و EPS را بزرگنمایی میکند که وقتی درآمد عملیاتی افزایش مییابد، نشانه خوبی است، اما میتواند در طول دوران سخت اقتصادی و زمانی که درآمد عملیاتی تحتفشار است، مشکلساز باشد.

پتانسیل رشد پایدار بنگاه چیست؟ و کدام شرکتهای بورسی بیشترین پتانسیل رشد پایدار را دارند؟
پتانسیل رشد پایدار به میزان رشد شرکت اطلاق می شود بدون تزریق پول جدید ، به عبارت دیگر بدون تغییری در ساختار سرمایه و با همان ساختار قبلی.
فرمول محاسباتی آن بدین ترتیب است:
حاشیه سود x بازده دارایی ها x اهرم مالی x سود تقسیم نشده
پتانسیل رشد پایدار شرکتها(بورسی و غیر بورسی) نشان می دهد که این شرکتها چگونه در آینده در شرایط بد می توانند به رشد خود ادامه دهند.
البته بین استراتژی سود تقسیمی آنها و رشد پایدار رابطه ای عکس می تواند برقرار باشد.
به عنوان مثال:
اگر ROE شرکتی برابر 40% باشد و این شرکت در سال ۵۰٪ سود تقسیم کند پتانسیل رشد پایدارش ۲۰٪ است.
آیا شما پتانسیل رشد پایدار سهامی که دارید را می دانید؟

تورم به طور کلی نتایج خود را چگونه در صورتهای مالی شرکتها آشکار میسازد؟
صورتهای مالی محل درج اطلاعات اقتصادی مرتبط با فعالیتهای شرکت است. هر یک از صورتهای مالی نیز با هدف خاصی ارائه میشوند. به عنوان مثال ترازنامه، صورت وضعیت مالی واحد تجاری است. از دیدگاه عملی، چیزی که شما در ترازنامه یک واحد تجاری ملاحظه میکنید مجموعهای است از داراییهای باقیمانده در واحد تجاری در پایان دوره و بدهیها و حقوق صاحبان سهام که منشا ایجاد داراییهای مزبور بودهاند. اما از منظر واقعی، جنس داراییها و بدهیها به دلیل تفاوت سطح قیمتها در زمان ایجاد آنها با یکدیگر متفاوت است. اما حسابداران با به کارگیری فرض واحدی تحت عنوان «اندازهگیری بر حسب پول» این تفاوت را نادیده گرفته و اقلام را چنان با یکدیگر جمع میبندند که گویا اصلا از حیث عوامل موثر بر ارزش آنها، هیچ فرقی با هم ندارند. اما اگر تصمیم بگیریم ارزشهای مندرج در ترازنامه را به واقعیتهای متناظر آنها در جهان خارج مربوط سازیم، آنگاه ممکن است آثار و نتایج تورم را بتوان دریافت. بیشک ارزشی که بر اساس مبالغ مندرج در ترازنامه به یک قلم دارایی منتسب میشود با ارزش روز آن قلم دارایی متفاوت است. اما این تفاوت فقط ناشی از آثار و نتایج تورم نیست، بلکه از عوامل دیگری مانند نحوه برخورد حسابداران در ارزشیابی آن قلم و چگونگی و میزان بکارگیری آن عنصر در عملیات واحد تجاری نیز متاثر میشود. به عبارت دیگر، حتی در شرایطی که تورم در حد صفر باشد نیز این تفاوت در ارزش بازار داراییها و ارزشهای مندرج در ترازنامه شرکتها وجود دارد. آن وقت ممکن است برخی بگویند پس با ترازنامه نمیشود ارزش داراییها را تعیین کرد؛ این حرف درستی است. به عبارت دیگر، ترازنامه وسیلهای برای تعیین ارزش شرکت نیست. پس چه انتظاری میتوان از ترازنامه واحد تجاری داشت؟ پاسخ این است که ترازنامه، محل تعیین حقوق اشخاص درگیر در واحد تجاری است و چون عناصر(اقلام) آن متاثر از عواملی نظیر تورم هستند، نمیتواند منعکس کننده ارزش بازار (عادلانه) داراییها و بدهیهای واحد تجاری باشد.

بتای منفی سهم در بورس چیست و چگونه می توان آن را محاسبه کرد؟
یکی از معیارهای ساده و شناخته شده برای دانستن نوسان پذیری یک سهم، محاسبه بتای آن است. بتا (β) معیاری آماری است که از طریق مقایسه بازده سهام با بازده شاخص بازار سنجیده میشود. این ضریب، بر اساس دادههای تاریخی ارزش داراییها بدست آمده و معرف میزان ریسکی است که سرمایهگذار با داشتن آن دارایی نسبت به کل بازار میپذیرد. ضریب بتا وسیلهای برای ارزیابی ریسک و بازده یک سهم خاص یا سبدی از سهام در جریان حرکت کلی بازار است. بتای بازار یک است؛ هر سهمی که بتای آن بیشتر از یک باشد، نوسانپذیری آن از متوسط نوسانپذیری بازار بیشتر است. در نقطه مقابل، هر سهمی که بتای آن کمتر از یک باشد، نوسانپذیری پایینی دارد. اگر بخواهیم دقیقتر و علمیتر این معیار را توصیف کنیم، میتوانیم تعریف زیر را بیان کنیم:
«ضریب بتا یا «Beta coefficient» شاخصی در دانش مالی است که از ریسک سیستماتیک یک سرمایهگذاری یا مجموعهای از داراییهای مالی نسبت به ریسک پرتفوی بازار بدست میآید. ضریب بتا شیب معادله رگرسیون خطی و در واقع یک ضریب همبستگی است که نشانگر نوسان قیمتی سهم در مقایسه با بازار کلی فعال در آن است.»
ضریب بتا چگونه محاسبه میشود؟
Beta Coefficient یا ضریب بتا، میزان ریسک سیستماتیک سبد سهام را نسبت به ریسک پرتفوی بازار محاسبه میکند. در واقع این ضریب، نشان دهنده نوسان قیمتی سهم، در مقایسه با شرایط کلی بازاری است که در آن فعالیت میکند. فرمول محاسبه ضریب بتا به شرح زیر است:

ضریب بتا از تقسیم کوواریانس بین بازدهی دارایی و بازدهی بازار بر واریانس بازار به دست میآید که در ادامه نمایش داده شده است:

ضریب بتا از طریق مقایسه بازدهی سهام شرکتهای بورسی با بازدهی شاخص بازار محاسبه میشود. این ضریب همیشه یک است. برای محاسبات از دادههای ۹۰ روزه – به صورت روزانه – استفاده میشود. در فرمول بتا، بازدهی هر سهم و بازدهی بازار با هم سنجیده میشوند. برای بازدهی سهم از نوسان روزانه قیمت و برای بازدهی بازار از درصد تغییر روزانه شاخص استفاده میشود. برای محاسبه ضریب بتا، ابتدا باید بازده روزانه سهام مورد نظر و کل بازار را از سایتهای معتبر استخراج کرد. اگرچه برخی از نرمافزارها و وبسایتها، ضریب بتا را محاسبه میکنند اما در صورتی که خودتان قصد محاسبه این ضریب را برای بازه زمانی مشخصی داشته باشید، میتوانید از نرمافزار اکسل استفاده کرده و ضریب بتای هر سهم را به راحتی محاسبه کنید.

ارزش افزوده اقتصادی چیست؟
ارزش افزوده اقتصادی معیاری است که هزینه فرصت همه منابع بهکار گرفته شده در شرکت را مدنظر قرار میدهد، بهعبارت دیگر ارزش افزوده اقتصادی مثبت نشاندهنده تخصیص بهینه منابع، ایجاد ارزش در شرکت و افزایش ثروت سهامداران است از طفی ارزش افزوده اقتصادی منفی بیانگر اتلاف منابع و تخصیص غیربهینه و ناکارآمد منابع شرکت و به تبع آن کاهش ثروت سهامداران میشود.
با توجه به تحقیقات انجام شده نزدیکترین مفهوم به ارزش افزوده اقتصادی (EVA) سود باقیمانده (Rl) ست. این معیار یکی از مهمترین معیارهای ارزیابی عملکرد است که تقریباً همزمان با نظام دوپونت مطرح شد که نشاندهنده سود پس از کسر هزینهای سرمایهای است که به شکل زیر محاسبه میشود:
دارائیها ? (نرخ هزینه سرمایهای - نرخ بازده دارائیها)=Rl
دلیل اصلی ظهور این معیار تأکید بر هزینههای سرمایهای سنگین است که معمولاً شرکتها متحمل میشوند و مدیران توجه خاصی به آنها ندارند، لذا برای تأکید بیشتر به اینگونه هزینه شکل گرفت. شایان ذکر است در اغلب مطالب مدیریت مالی دو معیار ارزش افزوده اقتصادی (EVA) و سود باقیمانده (R1) معادل یکدیگر بهکار میروند.

ساختار سرمایه چه چیزی به ما می گوید؟
مطالعه موردی ساختار سرمایه پتروشیمی تندگویان
ساختار سرمایه این شرکت به عبارت زیر است:
بدهی ۴۶٪
حقوق صاحبان سهام ۵۴٪
نتیجه؟
ساختار سرمایه شرکتها هر ساله در حال تغییر است با ایجاد بدهی ، افزایش سرمایه و …
سوال این است این تغییرات موجب افزایش کیفیت سوداوری شرکت شده است؟
در این مسیر باید میزان بازده دارایی های شرکت را با دوره قبل مقایسه کرد که در سال ۱۳۹۹ معادل ۲۶٪ است که نسبت به عدد ۱۹٪ سال قبل بسیار بهتر است
همچنین شاخص هایی نظیر حاشیه سود، گردش دارایی ها، پتانسیل رشد پایدار و ارزش افزوده اقتصادی را نیز باید سنجید.
در نهایت اگر این متغیرها به صورت پایدار رشد کردند ، تغییرات در ساختار سرمایه می تواند مثبت تلقی شود






