
وبینار کتاب " به خاطره اعتمادی نیست " : فیوچرمدیا 6
برگزار شده
وبینار کتاب " به خاطره اعتمادی نیست " : فیوچرمدیا 6
برگزار شده
بلیتهای وبینار
توضیحات
به خاطره اعتمادی نیست مجموعهای است از جستارهای الیزا گبرت ــ شاعر، نویسنده و جستارنویس آمریکایی ــ که در سال 2020 منتشر شده است. گبرت که در رشتههای زبانشناسی، علوم شناختی و نگارش خلاق تحصیل کرده، این کتاب را بر اساس تحقیقات جسورانه و گستردهاش نوشته است و منتقدان اتکای او به این پژوهشهای گسترده و اندیشهورزیِ پیشگویانه را مهمترین ویژگی جستارهای کتاب او میدانند. گبرت به رغم پرداختن به موضوعهای مختلف، هوشمندانه انسجام کلی مطالب را حفظ کرده و مخاطب را به تفکر دربارهی پایان محتمل جهان دعوت میکند و گاه شاعرانه و گاه فلسفی، دربارهی فاجعههای گوناگون ــ از تایتانیک و چرنوبیل و شاتل فضایی چلنجر گرفته تا پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات 2016 ایالات متحده و پاندمیهای ویروسی ــ حرف میزند.
منتقدانْ جستارهای کتابِ به خاطره اعتمادی نیست را به کارت پستالی از آینده تشبیه کردهاند؛ تصویری که انگار به دست ما رسیده تا تناقضهایمان را در زندگی پیشاآخرالزمانی عریان کند. جستارهای کتاب به خاطره اعتمادی نیست از زندگی ما زیر سایهی ترسی همیشگی حرف میزنند؛ از نیاز عجیب ما به بدتر شدن اوضاع. باورکنیم یا نکنیم، ما به مشاهدهی مصائب، فاجعهها و کاستیهای جهان معتاد شدهایم. جستارهای الیزا گبرت، نگاهی عمیق و گاه پیشگویانهاند به زندگی پر اضطراب ما در عصر اخبار بد همیشگی که از جنون جمعی و راز تاریک ما پرده بر میدارند: شعف پنهانِ جان به در بردن از فاجعه.
گبرت در جستارهای به خاطره اعتمادی نیست عوامل اسرارآمیزی که ارتباط روانشناختی ما با فاجعه را رقم میزنند، بررسی میکند. او ترسهای انسان امروزی، تشویشهایش دربارهی ویرانی و تباهی، و تمنای رمزآلود و شگفتآورِ او برای هلاکت در زمانهی آشوب را میکاود. جستارهای این کتابْ راهنمای زیستن با حسِ ماندگارِ دگرگونی و انقلابی بیپایان در آخرالزمان هستند
مضامین اصلی به خاطره اعتمادی نیست
در این کتاب الیزا گبرت نقش حافظه و خاطره را در خام کردن ما میکاود، دربارهی واقعی پنداشتنِ خاطرههای ساختگی حرف میزند، و پاسخهای چند سؤال مهم را جستوجو میکند: چرا و چگونه برخی تهدیدها و فاجعهها در ذهن ما پررنگتر از بقیه ثبت و احساس میشوند؟ همدلی ما با قربانیان مصائب جهانی تا کجا ادامه مییابد؟ چه زمانی خسته میشویم و به شرهای اخلاقی رضایت میدهیم؟ چرا نمیتوانیم از خیالپردازی دربارهی پایان جهان دست بکشیم؟
آیا آدمی میتواند مانع تکرار تاریخ شود؟ میتواند لحظهای را که میزیَد از دل همان لحظه درک کند؟ در زمانهای که رسانهها و شبکههای اجتماعی حکمرانی میکنند؛ واقعیت را به شکلهای مختلف و گاه کاملاً متضاد تعریف میکنند؛ عشق، نفرت، باور و اندوه میآفرینند؛ و گاه در بزنگاههای تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بیرحمانه، پنهانی و بیاعتنا قربانی میگیرند، آیا انسان میتواند روشهایی نو برای بودن در دنیای جدید و کنار آمدن با آن بیابد؟ آیا میتواند در بحبوحهی فاجعههای عظیم و کمابیش فهمناپذیر به وظیفهی شناختی، اخلاقی و عملی خود پی ببرد و به آن عمل کند؟ گبرت با استادی تمام میکوشد پاسخی به این دست پرسشها بیابد.
خواندن کتابِ به خاطره اعتمادی نیست، بیش از آنکه صدای منتقدی سختگیر و پژوهشگری جسور و جدی را به گوش مخاطب برساند، حس گفتوگو با دوستی صمیمی را منتقل میکند؛ گفتوگویی صادقانه و بیتکلف که نگاه خواننده به فاجعههای ریز و درشت را برای همیشه تغییر میدهد و میکوشد نقشهی راهی برای زندگی در زمانهی پرفرازونشیب کنونی در اختیار ما بگذارد.
به خاطره اعتمادی نیست را که شامل جستارهایی تأملانگیز دربارهی فرهنگ فاجعه، اضطراب ناشی از تغییر اقلیمی، بیماریهای سختدرمان و همهگیر، تروماهای فردی و گروهی، شیفتگی آمیخته با هراسِ ما به مصیبتهای گذشته، حال و آینده، شکنندگیِ و آسیبپذیری درک آدمی در برابر عمق و عظمت فجایع طبیعی و بشری، و احساس روزافزون نفرینشدگیِ جمعی است، راهنمایی ادبی برای زندگی در پیشاآخرالزمان نامیدهاند. گبرت ماهرانه زبانی روشن، شاداب و منعطف برای توضیح منطق متغیر فاجعه میآفریند.
همهی کسانی که ترس و اضطرابِ وجودی را تجربه کردهاند احتمالاً در جستارهای این کتاب، راهی برای درک عمیقتر و تحلیلِ دقیقتر تجربههایشان مییابند.
ساختار کتاب و استقبال مخاطبان
نسخهی ترجمه، مانند کتاب انگلیسی، از سه بخش تشکیل شده است.
در بخش اول، جستارهای «ویران باشکوه»، «الگوی آخرالزمان»، «تهدیدها»، «بزرگ و آهسته» و «مرگومیر عظیم» را میخوانید. بخش دوم «اتاق کوچک»، «پروژهی خودبینی» و «ساحرهها و شلاق» را در بر میگیرد و جستارهای «جنایت حقیقی»، «خیلی خستهام»، «در میانهی ما» و «حرف آخر، به خاطره اعتمادی نیست» هم بخش سوم را تشکیل میدهند.
کتاب به خاطره اعتمادی نیست، پیش از پاندمی کرونا به دست مخاطبانِ انگلیسیزبان رسید، با استقبالی گرم روبهرو شد، وبسایتِ هافپست آن را یکی از ده کتاب برتر سال نامید و در فهرست نهایی نامزدهای جایزهی کلرادو در بخش ناداستان خلاقانه قرار گرفت. با تجربهی پاندمی کرونا که در آن، ترسِ مشترک از فاجعهای ناگوارْ مردم جهان را فارغ از ملیت، نژاد، قوم، جنسیت، گرایش فکری و سبک زندگی به هم پیوند داد، وجه پیشگویانهی این مجموعهجستار گبرت توجه بسیاری از مخاطبان و منتقدان را جلب کرد و به جذابیت کتاب افزود.




