وبینار بررسی کاربردی قانون الزام به ثبت رسمی معاملات اموال غیر منقول
کد رویداد: 143933
لیدا حبیبی
مدرس
لیدا حبیبی
وکیل پایه یک دادگستری ۱۸ سال سابقه وکالت در حوزه املاک و اراضی مدرس دوره های حقوقی
شروع وبینار 6 مهر 1403 - ساعت 21:00
مدت وبینار
1 ساعت و 30 دقیقه
1
نکات طلایی قراردادهای امن
6 مهر 1403
ساعت 21:00 تا 22:30
محل برگزاری آنلاین
این وبینار در نرم‌افزار اسکای‌روم برگزار می‌شود و امکان مشاهده بازپخش بعد از وبینار را ندارد!
لیدا حبیبی
برگزارکننده
لیدا حبیبی
وکیل پایه یک دادگستری ۱۸ سال سابقه وکالت در حوزه املاک و اراضی مدرس دوره های حقوقی
Webinar Ad Banner 1
Webinar Ad Banner 2
Webinar Ad Banner 3
اشتراک‌گذاری

وبینار بررسی کاربردی قانون الزام به ثبت رسمی معاملات اموال غیر منقول
برگزار شده

وبینار بررسی کاربردی قانون الزام به ثبت رسمی معاملات اموال غیر منقول

ذخیره کردن
وبینار بررسی کاربردی قانون الزام به ثبت رسمی معاملات اموال غیر منقول

وبینار بررسی کاربردی قانون الزام به ثبت رسمی معاملات اموال غیر منقول
برگزار شده

وبینار بررسی کاربردی قانون الزام به ثبت رسمی معاملات اموال غیر منقول

ذخیره کردن
کد رویداد: 143933
بلیت‌های وبینار
تومان
بلیت ویدئو
رایگان

توضیحات
سرفصل‌ها
مخاطبین
سوالات متداول
نظرات
توضیحات
موضوع : بررسی کاربردی قانون الزام به ثبت رسمی معاملات اموال غیر منقول 

( و نکات طلایی قراردادهای امن )

 

 

 

بعد از دیدن وبینار :

یافتن راه حل در هنگام مواجه شدن با چالشهای پرونده های عظیم ملکی و همچنین قراردادهای امن را منعقد میکنید.

 

سرفصلهای وبینار :

 

۱- چگونگی ثبت معاملات اموال غیر منقول
۲- نتیجه عدم ثبت معاملات در سامانه
۳- وظایف دفاتر اسناد رسمی به تنظیم قراردادها
۴- نقش مشاورین و بنگاههای معاملات ملکی
۵- تغییرات مالیاتی نقل و انتقال املاک و حق سرقفلی
۶- فسخ قرارداد
۷- وکالت فروش معاملات اموال غیر منقول و…

 

راههای ارتباطی :

اینستاگرام vakil_lida_habibi
تلگرام: vakil_sarghoflii

داستان من : 

همیشه ناخودآگاه مرور میکنم خاطرات تلخ و شیرین گذشته رو سیر میکنم بر ۱۸سال پیش زمانیکه منتظر جواب قبولی آزمون وکالت ۸۴ بودم . زمان اعلام نتایج اونقدر استرس داشتم که یادم نمیاد چقدر طول و عرض خونه رو بالا و پایین کردم منتظر تماس تلفنی دوستم نعیمه بودم تا نتیجه آزمون رو بهم بگه .وای خدا چقدر زمان دیر میگذشت تمام گوشم پر بود از زنگ تلفن به هر کوچکترین صدایی بی جهت گوشی تلفن رو بر میداشتم مملو از اضطراب بودمتا اینکه بلاخره لحظه موعود رسید و زنگ تلفن به صدا دراومد دل تو دلم نبود یقین داشتم نعیمه نوید بخش خبر خوبی هست ،شک نداشتم که خدا نتیجه ی تموم زحمت‌هام و سختیهایی که کشیدم رو بهم میده ،ایمان داشتم در پس نا امیدیها روزنه امیدی وجود داره در جایی که امید هست همیشه جایی برای تلاش وجود داره ،تلاش برای رسیدن به آرزوهات ،باور داشتم که آغاز راهی هستم که برای بدست آوردنش بی وقفه جنگیدم...

وقتی گوشی رو برداشتم یادمه هی رویا بافی میکردم که الان دوستم با یه گوله انرژی بهم تبریک میگه اما بر عکس تصور من صداش حاکی از انتقال اخبار خوب نبود بعد از کلی مکث و لکنت زبون گفتم رتبم چند شده ؟ودر کمال بهت و ناباوری نعیمه گفت لیدا اسمت نیست اولش نفهمیدم چی گفت دوباره پرسیدم با صدای محزونش بهم گفت لیدا هر چی گشتم اسمت نبود در همون لحظه دنیا رو سرم خراب شد من بودم و گوله گوله اشکام که سرازیر میشدند. با خودم تو ذهنم مرور میکردم که کجای کارم ایراد داشت ،۴ ماه تموم روزی ده تا دوازده ساعت درس خوندن و گردن دردامو از جلوی چشمام رد شدند.

شب آزمون رو بخاطر آوردم که اگر حالم اونشب مساعد بود قطعا موقع آزمون بهتر میتونستم به سوالات پاسخ بدم .افسوس خوردم به فرصتهایی که ناخواسته از دستم رفت در حالیکه مقصرش من نبودم در همین حین گوشی تلفن از دستم افتاد ، از درون با خدایم حرف میزدم یادمه کلی گلایه کردم و اینکه خدا کجایی پس تو چرا تنها روزنه ی امیدم بسته شد و اینکه دیگه فرصتی برای دادن آزمون دوباره نداشتم و باید برای همیشه وکالت رو میزاشتم کنار بیشتر داغونم میکرد من بودم و هزاران سوال بی جواب ....

در تموم اون لحظات به این فکر میکردم الان تموم هم دوره ای هامون میرن سراغ کارآموزی من که کلی عشق وکالت داشتم و مثلا به خودم میبالیدم هفت ترمه دانشگاه رو با معدل نوزده ‌تموم کردم باید با وکالت خداحافظی کنم نه اینکه بخوام حسادت کنم نه اصلا .هیچگاه آدم حسودی نبودم ولی خب افسوس میخوردم که چرا من نتونستم نمیدونم چقدر تو اون حال بودم و با خدام حرف میزدم ناگهان صدای مبهمی که اسمم رو صدا میزد شنیدم سرمو چرخوندم و خیره شدم به گوشی تلفن که کنارم افتاده بود برداشتم و فهمیدم نعیمه همچنان پشت خطه و با شور و شعف خواستنی بهم میگه لیدا اسمت هست بخدا رتبت شده ۲۲۳ یادم نیست (شایدم ۳۲۳بود) من که شوکه شده بودم

انگار مشاعرم رو از دست داده باشم و ندونم چه موقعیت و جایگاهی بودم گفتم کی با منی نعیمه گفت اره لیدا قبول شدی اسمتو پیدا کردم همونجا بود که از خوشحالی فریاد کشیدم و گریه کردم اینبار از سر شوق و چه خوش بود زمانی که اشک‌هاو لبخندها باهم جاری شدند و اولش سکته ناقص زدم اما حس قشنگ رسیدنبه امال و اهداف و طعم خوش وکالت چنان به مذاقم خوشایند بود که همون لحظه خودم رو در دادگاه و دفاع تصور کردم بعد از کلی تشکر از دوستم و اینکه با شوخی بهش گفتم یکی طلبت تلفن رو قطع کردم و وضو گرفتم و نماز شکر خوندم و سجده ی شکر بجا آوردم و از همان لحظه به قداست و حرمت شغلم قسم خوردم که عاشقانه ‌وجدیت تمام به راهم ادامه بدم و‌عدالت را توشه ی راهم سازم و قلم و لسانم سلاحی باشد برای دفاع از حق.

 

Webinar Ad Banner 1
Webinar Ad Banner 2
Webinar Ad Banner 3
لیدا حبیبی
مدرس
لیدا حبیبی
وکیل پایه یک دادگستری ۱۸ سال سابقه وکالت در حوزه املاک و اراضی مدرس دوره های حقوقی
شروع وبینار 6 مهر 1403 - ساعت 21:00
مدت وبینار
1 ساعت و 30 دقیقه
1
نکات طلایی قراردادهای امن
6 مهر 1403
ساعت 21:00 تا 22:30
لیدا حبیبی
برگزارکننده
لیدا حبیبی
وکیل پایه یک دادگستری ۱۸ سال سابقه وکالت در حوزه املاک و اراضی مدرس دوره های حقوقی
محل برگزاری آنلاین
این وبینار در نرم‌افزار اسکای‌روم برگزار می‌شود و امکان مشاهده بازپخش بعد از وبینار را ندارد!
اشتراک‌گذاری