چگونه کتاب نوشتن، من را من کرد؟

سه تا از لطایف خداوند در دنیا اینهاست: زنان، کتاب، موسیقی

به نظرم خداوند کتاب را آفرید تا دنیا خیلی خشن نباشد.موسیقی را خلق کرد تا روغن کاری دنیای ماشینی شود و زنان هم که فرشتگان روی زمین اند.
در این مطلب می خواهم ادای دینی داشته باشم به عزیزی که تمام موفقیت هایم را مدیونش هستم: کتاب
من به کتاب خیلی مدیونم.خیلی بدهکارم.خیلی وامدارش هستم.
کتاب، دلبری بود که دنیایم را شیرین کرد، من را عاقل کرد.من را موفق کرد و من را بدهکار ابدی خودش.

با کتاب، تقریبا به هر آنچه در زندگی می خواستم رسیدم:
آگاهی
دانایی
شهرت
پول
اثرگذاری
و حتی یک همسر خوب!

وقتی موجود جاندار عزیزی، چنین برایت موثر واقع می شود حتما باید کل این مطلب و سطر به سطر این مقاله را به او اختصاص بدهم و جانم را هم برایش بدهم!

اجازه بدهید چند خاطره بگویم:

مدرسی که بدترین و بهترین معلم زندگیم شد!

سالها قبل در یک دوره ثروت آفرینی شرکت کردم، مدرس آن دوره، چندان دانش و اطلاعات عمیقی نداشت، مدرکش دیپلم ردی بود و بعدا متوجه شدم میزان درآمدش از اغلب شاگردان کلاس مان هم کمتر است.من به جایش بودم حداقل آن ماشین خیلی درب و داغون با آن باربند زنگ زده را داخل موسسه نمی آوردم.ماشین همه شرکت کنندگان به مراتب چندین برابر بهتر و گرانتر از ماشین مدرس دوره بود.۲۰ ساعت گذراندن دوره با ایشان چنان اعتماد به نفسی به من داد که در همان دوره تصمیم گرفتم کتابی درباره سواد مالی بنویسم و نمی دانستم که همین تصمیم بعدا چه اثر بزرگی روی زندگیم می گذارد.

با اعتماد به نفس فراوانی که گرفته بودم (ناشی از مقایسه دانش خودم با آن مدرس) نوشتن اولین کتاب زندگیم را شروع کردم و کمتر از یکسال بعد کتاب «شکستن مرزهای ثروت» متولد شد.نتیجه آن دوره برای من بالا رفتن سواد مالی نبود اما بالا رفتن اعتماد به نفسی بود که منجر به تولد یک کتاب شد.

اولین کتاب من

کرج-فروش ۱۰۰۰ جلد کتاب در ۱۵ روز

۱۰۰۰ نسخه کتاب به دنیا آمد و عصر یک پنج شنبه گرم به دستم رسید. وااای  چه شوقی و چه اشتیاقی.
وانتی کتابها را آورد و در حیاط منزل چید. حالا چه جوری بفروشمش؟

غروب، همایش استاد عزیزی در کرج بود و من ثبت نام کرده بودم.به پیشنهاد همسرم با یک کوله پشتی کتاب به همایش رفتم و از استاد اجازه خواستم تا کتابم را معرفی کنم و کتابم در آن همایش حدود ۱۵-۱۶ جلد به فروش رفت.شب با خوشحالی به خانه آمدم و اینبار همسرم پیشنهاد جذاب تری داد:  ببر کتاب هایت را در …. بفروش! یک جای ۴ حرفی!

الان نمی گویم کجا؟ ولی بعدا حتما می گویم کجا بود. اون مکان عالی که بزرگترین بازار بکر ایران است من را شگفت زده کرد.

از کرج تا ۸۰ کشور دنیا- شناخته شدن در گوگل

7 سال از انتشار اولین کتابم می گذرد.کتاب نهم من مثل هشت تای قبلی در بزرگترین کتابخانه آنلاین دنیا یعنی گوگل قرار گرفته است.

۷ تا از کتابهایم در ایران خودمان به شدت پرفروش است و دو تایش هم پرفروش ترین در کشور است.

افراد بسیاری در ایران مرا می شناسند و روز و ساعتی نیست که کتابهایم در فضای مجازی به فروش نرسد.

حتی عاشورا، حتی روز عید و حتی سیزده بدر.

این کتابها برکت خیلی زیادی برایم آورد.هم برکت مادی و هم برکت معنوی.

اثرگذاری کتابهایم به مسکو و استکهلم و تورنتو هم رسید.آدمهایی از سراسر ایران و دنیا به من پیام می دهند،برایم کامنت می گذارند و قدردانی می کنند و هزاران اتفاق ریز و درشت دیگر که اینجا مجال بازگویی آنها نیست و تمام اینها از برکت کتاب است.

از صمیم قلبم، صادقانه،خالصانه و عاشقانه از خداوند می خواهم که چنین تجربه جذابی روزی ات شود.

تجربه خلق یک کتاب و مشاهده اثرش بر دیگران

هر ۹ عنوان کتاب من در گوگل منتشر شده است.

کتاب های حسین شیرمحمدی در گوگل

کمی درباره وبینار تبلیغ نویسی

1-این دوره، تجربه محور است.تجربه 14 کتاب قبلی من همشون یکجا و در این پکیج در اختیار شماست.
تجربه های فروش، تجربه های قرارداد با ناشران، تجربه نوشتن سریع و تجربه انتشار

2-این دوره تنها دوره من است که با جان و دل شماره تلفن همراه شخصی ام را در اختیار شرکت کنندگان قرار می دهم و اجازه دارند مستقیما سوالشان را از من بپرسند.زیرا حمایت من در این مسیر برای خلق کتابتان ضروری است.

3-نصف این دوره اختصاص به تبلیغ نویسی دارد و درباره فروش کتاب صحبت می کنیم.

مدرس:  حسین شیرمحمدی

1-محتوای کلاس تمرین محور و عملیاتی است.سر کلاس باید تمرینات نوشتن را انجام دهید.

2-معرفی دو سایت و چاپخانه دیجیتال برای چاپ کتاب ولو ۵ جلد

3-برای اولین بار در ایران، با متد جدید

مدرس: حسین شیرمحمدی، نویسنده14 جلد کتاب پر فروش