• باید متوجه بشی که جدید ترین متد های فروش روی چه اصولی بنا شده .
• اگه نتونی بفهمی اشتباهت کجاس چطور باید درستش کنی ، اینجا درست و غلط رو یاد میگیری .
• 3 اصل فروش وجود داره که هرکسی که فروشنده هست باید بدونه
• باید بدونی نقشه راه فروش چیه و از کجا شروع میشه ؟
• باید مخاطب رو بشناسی و بلد باشی که شونه به شونه اون حرکت کنی .
• باید توی مسیر همیشه انرژی و انگیزت رو حفظ کنی ( این خیلی مهمه برای همه )
• چطوری باید همیشه برای فروش برنامه داشته باشیم ؟

عضویت در گروه مدرسین + شرکت در دوره همی های مدرسین در تهران + ویدئو وبینار فقط برای کسانی که ثبت نام میکنند ارسال میگردد

خیلی وقت ها پیش میاد که توی جمع دوستان خودت هستی و همه دیدن که توی پیجت تبلیغ کردی که کمپین فروش داری بعد ازت میپرسن چند تا فروختی بلخره ، برای بعضی ها اون لحظه لحظه ای هست که دوست دارن زمین دهن باز کنه و برن تو زمین چون جوابی ندارن که بگن اما بعضی ها هم برعکس دوست دارن همه ازشون  بپرسن که چند تا فروختن و با افتخار بگن و اعلام کنن

میخوام یه داستن کوتاه ، جذاب و آشنا براتون تعریف کنم :

یه دوست مدرس دارم که الان درآمد خوبی داره ، اما تا مدت ها فروش خوبی نداشت با اینکه توی حوزه تخصصی خودش واقعاا حرفه ای بود و به قول معروف حرف برای زدن داشت اما هر بار تلاش میکرد به یه تارگت درست نمیرسید بزار بگم که چه کار هایی کرد احتمالا برات جالب باشه  .

تقریبا میتونم بگم هر راهی رو تست کرد،  فروش تلفنی : این دوست من برای اینکه بتونه بهتر بفروشه رفت و آموزش کامل فروش تلفنی رو یاد گرفت که پشت تلفن با مشتری ها بهتر صحبت کنه و فروش رو نهایی کنه البته بد نبود ولی باز هم اون چیزی که باید نشد .

یه بار فن بیان، یه بار کوچینگ، یک بار دوره راه اندازی کسب و کار، یه بار دوره جامع مدرسی، یه بار کتاب های مختلف مرتبط و غیر مرتبط.

 اما نمیشد اون چیزی که باید

همه میدونیم که احتمالا مسیر درستی رو داشته میرفته چون تمام اینها برای اینکه بتونی مدرس قابلی باشی و فروش خوبی رو ثبت کنی لازمه ، اما سوال از اون جایی به وجود میاد که :

چرا به یه تارگت درست مالی نرسید ؟

احتمالا دارید با خودتون فکر میکنید که این آدم تارگتش رو اشتباه انتخاب میکرده ، آره این احتمال وجود داره ولی چون از نزدیک داشتم میدیدم، میگم که این نبود تا زمانی که یه بار با هم کل مسیر رو چک کردیم و مشکل رو پیدا کردیم .

قطعا تا الان فهمیدی که مشکل کجا بوده.

دقیقا درسته، نقطه شروع.

اما کمی متفاوت چون کسی که این همه مهارت رو یاد گرفته خیلی سخته که بهش بگی تو در شروع مشکل داری اما واقعیت این بود که اون با مفهومی که همه ما تا الان احتمالا هزار بار شنیدیم جلو میرفت یعنی Always Be Closing یا همون که میگن هر طور شده باید معامله رو ببندی. اما این مفهوم سالهاست که از بین رفته و کلمات  و مفاهیم دیگه ای جاش رو گرفته :

A : Attunement

B : Buoyancy

C : Clarity

این کلمات به ترتیب یعنی 1- هم سو شدن 2- شناور بودن 3 – شفافیت

بزار یکم در مورد هر کدم توضیح بدم که متوجه بشی چرا این دوست من توی شروع مشکل داشت .

هم سو شدن

توی این قسمت یعنی شما باید قدم به قدم با مشتری خودت راه بری یا بهتر بگم باید شونه به شونه با اون هم مسیر بشی همین جا مشکل شروع میشه که توی مفهوم قدیم فقط فروش مهم بود نه مخاطب. پس ما توی این وبینار یک بخش مهم به نام شناخت مخاطب رو آوردیم .

شناور بودن

ما همیشه داریم از طرف مشتری ها با کلماتی مثل : نه ممنون -  نیازی ندارم – این به کار من نمیاد – الان نمیتونم بخرم – من از جای دیگه ای خرید میکنم و جملاتی مثل اینها رو به رو میشیم و در واقعیت این خیلی بده و حال ما رو بد میکنه پس باید دو تا مطلب رو یاد بگیریم .

یک بتونیم توی دریایی از جواب های منفی شناور بمونیم و غرق نشیم

دو بتونیم با کلمات و جملات جادویی فروش رو راحت تر کنیم

شفافیت داشتن

اما یکی از مهم ترین مسائل در فروش شفاف بودنه اول با خودمون بعد با مشتری. پس میخوام خواهش کنم که این مطلب رو کاملا جدی بگیرید این ها همه برای خود فروشنده است یعنی باید هر چیزی از فروش میدونی برای چند ساعت بزاری کنار و نقطه شروع رو یاد بگیری و بعد دوباره تمام چیز هایی که بلد بودی رو با توجه به مطالب این وبینار ساختار سازی کنی اینجاست که انفجار فروش اتفاق می افته