شاید شنیده باشید که تست MBTI پشتوانه علمی قوی نداره، این موضوع هم درسته و هم غلط. تست MBTI از دل آزمایشگاه و دانشکده بیرون نیومده و کاملا تجربی ساخته شده و در طول بیش از 70 سال آزمون شده و تحت ویرایش قرار گرفته و صحت و اعتبار بالاتری پیدا کرده.

البته شاید بشه گفت در میان تمامی تست‌های شخصیت و استعداد، MBTI غنی‌ترین تئوری روانشناسی رو به عنوان پشتوانه داره. این تست برگرفته از تئوری تیپ‌های روانشناختی کارل گوستاو یونگ، روانشناس سرشناس سوئیسیه.

کاترین کوک بریگز و ایزابل بریگز مایرز از تئوری شخصیت یونگ برای نظریه‌پردازی و ساخت تست MBTI استفاده کردند و اصول مهم نظریه یونگ مثل وجود دو انرژی روانی درونگرا و برونگرا رو محور این تست قرار دادند.

یونگ علاوه بر درونگرایی-برونگرایی، چهار کارکرد روانی رو مطرح میکنه: حس کردن (S) در مقابل شهود (N) برای دریافت اطلاعات و فکر کردن (T) در مقابل احساس (F) برای نحوه تصمیم‌گیری. این عملکردها (فانکشن‌ها)، همان دو حرف وسط کد چهارحرفی تیپ MBTI هستند، مثل INTJ یا ISFP.

یونگ با توجه به قدرت هر کدام از این عملکردهای شناختی در افراد، 8 تیپ روانشناختی تعریف کرد:

• برونگرای متفکر
• برونگرای احساسی
• برونگرای حسی
• برونگرای شهودی
• درونگرای متفکر
• درونگرای احساسی
• درونگرای حسی
• درونگرای شهودی

اگر به تیپ‌های 16گانه MBTI برگردیم، هر دو تیپ در یک دسته از تیپ‌های روانشناسی یونگ قرار میگیرند، مثلا ISTP و INTP هر دو، کارکرد درونگرای متفکر رو بیشتر از بقیه دارند و شباهت‌های بسیاری با هم دارند.

اما با وجود آشنایی با تیپ MBTI خودمون چه نیازی به عملکردهای شناختی داریم؟

شاید شما هم نتیجه تست‌های MBTI آنلاین رو دیده باشید که تحلیل خاصی ارائه نمیدن و فقط میگن ESTJ فلان خصوصیات رو داره و ENFP به درد فلان شغل‌ها میخوره ولی دلیل مناسبی نمیارن.

شما تا با نظریه شخصیت یونگ که پایه و اساس تست ام‌بی‌تی‌آیه آشنا نباشید، به عمق دانشی که این ابزار خودشناسی در اختیارتون میذاره نمیرسید. باید بدونید عملکردهای روانی غالب هر تیپ چیه، یا به زبون خودمونی بدونید مغزتون چطور سیم‌کشی شده :) تا به ترجیح واقعی هر تیپ و نقاط ضعف و قوتش پی ببرید.